147از صندلى به جاى نشستن روى زمين و استفاده از «رحل» نيز مورد اعتراض قرار گرفت. علّامه مظفر براى ما تعريف مىكرد كه يكى از عوام به ايشان گفته بود: چرا براى طلبهها صندلى گذاشتهايد؟! آنان بايد به امير مؤمنان (عليه السلام) اقتدا كنند و روى زمين بنشينند! علّامه به او پاسخ داده بود: خود شما روى قالى دستبافت ايرانى نشستهاى! چرا؟ او در جواب گفته بود: امروزه چنين چيزى را مىطلبد. علّامه نيز همين پاسخ را به اشكال او داده بود. مرحوم مظفر اوّلين فردى بود كه در نجف براى كلاس طلّاب از ميز و صندلى استفاده كرد.
دانشكده شعر و ادب
تلاشهاى مرحوم مظفر در باب شعر و ادبيات در نجف اشرف و در رأس همۀ آنها تأسيس انجمن ادبى مُنتدى، بسيارى از علاقهمندان را گِرد هم آورد و بسيارى را نيز علاقهمند به فعاليت در اين عرصه نمود، تا جايى كه از آن پس، در مجالس شادى و غم وقتى را براى قرائت شعر و تازه سرودهها اختصاص مىدادند و بسيارى از طبقه مقدّس جامعه نجف مانند علما و مجتهدين نيز در اين مجالس شركت مىكردند و بدون محافظهكارى، گاهى درخواست مىكردند تا شاعر، شعرش را دوباره بخواند.
به ياد دارم بعضى شبها پدرم به بام خانه مىرفت و رو به روى حرم مولى الموحدين (عليه السلام) مىايستاد و قصيده معروف سيدرضا موسوى هندى 1 موسوم به «كوثريه» را با عشق و سرور خاصّى قرائت مىكرد. اين قصيده بعد از سُرايش، اعتراضاتى را به دنبال داشت؛ چون سر تا پايش تشبيه و استعاره و مَجاز و كنايه بود كه براى برخى غيرقابل تفسير مىنمود. امّا همزمان