31به عبارت ديگر، آنچه مطلوب بارى تعالى است، با همان معناى الفاظِ وضع شده در زبان عربى، نازل و ابلاغ گرديده است و معناى لغوى با معناى شرعى تغايرى ندارد؛ چرا كه لفظ «حج» در شريعت، در همان معناى موضوعله، يعنى «قصد پىدرپى و مكرر و زياد»، البته نسبت به مطلوبى با افعال و زمان خاص بهكار رفته است و بيان مطلوب و توضيح مرام خاص، معناى جداگانهاى نيست، تا از معناى وضع شده اصلى منقول باشد؛ بلكه معنايى خاص و مقيد و از مصاديق مطلق است و بديهى است كه «اطلاق»، قيد نيست تا جزء «موضوع له» لفظ باشد. 1
بنابراين واژه «حج» در اصطلاح شرع، همان معنا و مفهوم لغوى آن، البته نسبت به مطلوبى خاص است؛ يعنى به قصد زيارت خانه خدا به طريق مخصوصى كه شرع آن را بيان كرده، اختصاص يافته است.
گفتار پنجم: بررسى مفهوم لغوى و اصطلاحى «اجزا»
مفهوم لغوى
«اجزا» مصدر فعل «اجزى، يجزى» از «باب افعال» و به معناى بى نياز و كفايت كردن از شيء ديگر 2 و جانشين آن شدن 3 است، كه از استعمالات آن روشن مىشود كه با حرف جر «عن» به كار مىرود. ولى غالباً اين حرف جر همراه با مجرورش حذف مىشود؛ مثلاً وقتى گفته مىشود «يجزى التيمم»، يعنى «يجزى التيممُ عن الوضوء».