14بپردازد من را به اين فكر واداشت كه كتابى با عنوان «آموزش ساده زبان عاميانه » بر پايه زبان فصيح اختصاص دهم؛ لذا از همان ابتدا كار را با فيش بردارى و جمع آورى لغات و عبارات در كوچه و بازار شروع كردم و سپس با شركت در دورههاى آموزش زبان عاميانه دانشگاه دمشق «معهد اللغات » و سپرى نمودن دوره پيشرفته عربى فصيح و عاميانه آن را به صورت علمى تدوين نمايم. در اين كتاب اساس آموزش را بر تطبيق زبان عاميانه با فصيح گذاشتم چون اولا فصيح، زبانى استوار و قانونمند است و از طرف ديگر براى ما ايرانيان كاملاً آشناست.
زبان فصيح و عامى
:
در يك تعريف ساده مىتوان گفت كه زبان فصيح، شكل نوشتارى و زبان عاميانه شكل گفتارى زبان است. برخى به فصيح اهميت مىدهند چون معتقدند، زبان فصيح، زبان رسمى و ادبى كشورهاى عربى است؛ عدهاى هم معتقدند براى رفع نيازهاى روزانه يادگيرى زبان عاميانه الزامى است.
امروزه طرفداران زبان فصيح، زبان عاميانه را خطرى بزرگ براى سلامت زبان مىدانند و از گسترش روز افزون آن در رسانههاى مختلف، ابراز نگرانى مىكنند، اين نگرانىها باعث شده تا مراكز مهم طرفدار زبان فصيح، اقدام به برگزارى همايشها در حفظ و صيانت اين زبان نمايند و مقالاتى را در ضرورتهاى كاربرد زبان فصيح در مجلات مختلف بنويسند؛ براى نمونه در مرداد ماه سال هشتاد و هفت در دمشق همايشى با عنوان :
«ضرورت تدريس در مدارس به زبان فصيح » برگزار شد. در اين همايش سخنرانان، معلّمان و مدرّسان را به استفاده از زبان فصيح در تدريس، تشويق و آنها را از كاربرد زبان عاميانه در آموزش منع كردند و دليل اصلى آن را جدايى و بيگانگى نسل امروز با زبان فصيح و گسستگى فرهنگى برشمردند. (البته امروزه آموزش به زبان عاميانه به مراكز آموزش عالى كشورهاى عربى نيز راه پيدا كرده است.)
از طرف ديگر حاميان زبان عاميانه، زبان فصيح را به دشوارى قواعد، مشكل اعراب، به روز نبودن و... متهم مىكنند و زبان عاميانه را به خاطر سهولت وسرعت ترجيح مىدهند؛ كشورهايى چون مصر و لبنان در اين عرصه بر ديگران پيشى گرفتهاند و ادباى بزرگى