34شفاعتاند؛ زيرا در آنها سخن از طايفه خاصى از مجرمان است نه از همه مجرمان». 1
و به عبارت ديگر:
«شفاعت بر دو نوع است باطل و صحيح؛ و علت اينكه در برخى از آيات قرآن، شفاعت مردود شناخته شده و در برخى ديگر اثبات شده، وجود دو نوع تصور از شفاعت مىباشد و قرآن خواسته كه اذهان را از شفاعت باطل متوجه شفاعت صحيح بفرمايد». 2
از اينجا پاسخ اشكال ديگر نيز روشن شد و آن اينكه آيات شفاعت متشابه است، زيرا برخى شفاعت را اثبات و برخى نفى كرده است.
پاسخ اين است كه با مطالعه مجموع آيات مربوط به شفاعت تشابه حل
مىشود، زيرا آيات قرآن يكديگر را تفسير مىكنند، و متشابه با ارجاع به محكم، حكم محكم را پيدا مىكند. 3
اشكال ششم
آيات قرآن، دلالت صريحى بر ارتفاع عقاب در قيامت پس از ثبوت جرم و عقاب در حق مجرمان ندارد بلكه منظور از شفاعت انبيا اين است كه آنها با وساطت ميان خداوند و بندگان به اين طريق كه احكام و دستورات حق را از راه وحى گرفته و به مردم برسانند و آنها را هدايت كنند، مقدمات نجات آنها را در آخرت فراهم سازند.
پاسخ
علامه طباطبايى در جواب اين اشكال چنين مىگويد: