32
اشكال چهارم
وعده شفاعت از طرف خدا و تبليغ آن به وسيله انبيا عليهم السلام موجب تجرى و جسور شدن مردم بر ارتكاب معاصى است و اين با غرض اصلى دين كه سوق مردم به بندگى و اطاعت است سازش ندارد، لذا بايد آيات و رواياتى را كه دلالت بر شفاعت دارد طورى تأويل كرد كه با اين معنى سازش داشته باشد.
پاسخ
علامه طباطبايى اين ايراد را در پاسخ نقضى و حلى داده است:
« پاسخ نقضى: از راه نقض به آياتى كه دلالت بر شمول و توسعه رحمت خداوند دارد مانند: إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مٰا دُونَ ذٰلِكَ لِمَنْ يَشٰاءُ 1 اين آيه مربوط به توبه نيست چون شرك با توبه آمرزيده مىشود.
پاسخ حلى : وعده شفاعت و تبليغ آن در صورتى موجب تجرّى بر معصيت
مىشود كه دو شرط در آن جمع گردد. اول: تعيين مجرم به نام و نشان يا تعيين گناهى كه شفاعت در آن واقع مىشود به صورت منجّز نه اينكه معلّق بر شرط مشكوك الوجودى بوده باشد.
دوم: تأثير شفاعت بهطور مطلق در تمام انواع گناهان در تمام ازمنه به طورى كه اثر آن را به كلى معدوم كند.
ولى اگر اين دو قسم مبهم گذارده شود و تعيين نشود كه شفاعت در چه گناهان و در حقّ چه اشخاصى هست در اين صورت هيچكس نمىداند آيا مشمول شفاعت خواهد شد يا نه و با اين وضع كسى جرأت بر معاصى پيدا نمىكند.
و از طرفى احتمال شمول شفاعت نسبت به او، روح رجا و اميدوارى را در وى بيدار كرده و از يأس از رحمت خدا در برابر گناهان جلوگيرى به عمل مىآورد». 2