23 فيضرسانى به ارواح مردگان با قرائت قرآن و فاتحه و درخواست رحمت و مغفرت براى آنها، و فيضيابى از آنها بهويژه آنگاه كه از اولياى الهى باشند، پشتوانه ديگرى براى اهميت و ضرورت زيارت است. ضمن اينكه زيارت بهدليل آنكه نوعى تفريح معنوى و لذت روحى است، تأثير فراوانى بر آرامش درونى دارد.
نويسنده كتاب «فرهنگ اديان و جهان» مىگويد:
انگيزهاى كه شخص را به زيارت وا مىدارد پيچيده است، اما بىترديد يكى از ويژگىهايش اين است كه سرسپرده دين، چيزى از تحقق موفقيتآميز تمامى زندگى، از جمله دستيابى موفقيتآميز به هدف نهايى خود را در اين كار مىبيند. 1
نويسنده كتاب «فرهنگ زيارت» نيز درباره بايستگى و اهميت زيارت مىنويسد:
معرفت و عشق، پاى را به رفتن مىگشايد و دوستى، به ديدار مىانجامد. گاهى نيز جريان، برعكس است. يعنى «ديدن»، «دوست داشتن» را به دنبال دارد و ديدار، عشق مىآفريند و زيارت، سبب حصول معرفت مىگردد. وقتى كه ديدار، بذر عشق بپاشد، ملاقات، محبت مىآورد و نزديك شدن جسم، نزديك شدن روح را به دنبال دارد و از قرب مادى مىتوان به قرب معنوى رسيد و از رفتن به خانهاى، محبت صاحبخانه را به دل گرفت. چه بسيار پيوندها و عشقها كه مولود يك برخورد بوده است. چه بسيار محبتها و انسها و الفتها كه در سايه حضور و ديدار فراهم شده است؛ يعنى گاهى موتور محرك انسان در ديدار و زيارت، شناخت و علاقه و انس قلبى است. اما گاهى اگر از اين بُعد ضعيف باشد، زيارت و ديدار باعث روشن شدن موتور مىشود و ملاقات حضورى، استارت محبت باطنى مىگردد؛ چراكه از نزديك، جمال معنا را مىبيند و به مشاهده ارزشهاى متعالى مىرسد و