44 روشن شد، تفاوت نمىكند آن را توسل، تشفّع، استغاثه، توجه يا تجوّه بناميم؛ زيرا معناى همه اين واژگان يكى است.
تشفّع: پيش از اين در رواياتى سخن از هيئت بنىفزاره به ميان آمد كه به پيامبر(ص) عرض كردند:
«تَشَفَّع لَنا إلى رَبِّك». 1در روايت آن فرد نابينا نيز مطالبى با همين مضامين وجود داشت. توسل نيز به همين معناست. توجه و درخواست نيز در روايت مربوط به آن مرد نابينا آمده و معنايش روشن است. تجوّه نيز به معناى توجه است. خداوند درباره حضرت موسى(ع) مىفرمايد: وَ كٰانَ عِنْدَ اللّٰهِ وَجِيهاً 2؛ چنانكه درباره حضرت عيسى نيز چنين مىفرمايد: عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيٰا وَ الْآخِرَةِ 3مفسران درباره واژه «وجيهاً» گفتهاند: يعنى كسى كه نزد خداوند داراى جاه و منزلت است. «جوهرى» در ذيل مدخل «وجه» مىنويسد: « صار وجيهاً أى ذا جاه و قدر ». 4 همچنين وى در ذيل مدخل «جوه» مىنويسد: «الجاه: القدر و المنزلة، و فلان ذو جاه و قد أوجهته و وجّهته أنا، اي جعلته وجيهاً». 5«ابنفارس» نيز مىگويد: «فلان وجيه: ذو جاه إذا عرف ذلك. فمعنى تجوَّهَ: توجّه بجاهه و هو منزلته و قدره عندالله تعالى إليه». 6