28 آفريدههاى خويش به نحو مطلق آشكار كرد و بركت را به برخى از آفريدههايش اختصاص داد؛ به ديگر سخن، فرشته، رسول، نبى و ولى همه پرتوى از توان ذات الهىاند؛ چنانكه عمر مىگويد: «از قضا و قدر الهى به سوى قضا و قدر [ديگر خدا] فرار مىكنيم». 1 منظور عمر از اين سخن اين است كه او از يك حول و قوت الهى به توان و نيروى ديگر الهى فرار كرده است. بنابراين اگر بنده از توان و قدرت خودش به قدرت و توان ديگرى كه مورد پذيرش خداوند است، پناه برد، كار نادرستى انجام نداده است؛ زيرا پيامبران، سربازان و رسولان پروردگار به سوى بندگاناند. بدين سان، اگر پيامبر امين(ص) از توان و قدرت خودش چشم مىپوشد و به سراغ قدرت خداوند كه بزرگترين وسيله است، مىرود، شايسته است هر مسلمانى نيز در هر مقامى از تقوا كه باشد، چنين كند؛ يعنى از توان و قدرت خودش به توان و قدرت خداوند تعالى پناه برد. گويى پيامبر و هر بنده صالح خداوند، نعمت پروردگار را در پيشگاه او عرضه مىكنند و هر توان و قدرت آنان برگرفته از خداوند است. بنابراين جز قدرت خداوند، قدرتى وجود ندارد و توان و قدرت، همه از آنِ خداوند است. در اين حالت است كه خداوند سبحان نعمتى را كه بر آنان كامل گردانيده، يعنى اخلاق نيكو، به آنان برمىگرداند.
بنابراين، توسل جستن از طريق بنده صالح، عمل صالح و دعا كارى صحيح است. اين امر را همه پيامبران نيز درست شمردهاند؛ آنجا كه هر پيامبرى، مردم را به پيامبر بعدى خويش ارجاع داده است. اگر وسيله و توسلجويى [به غيرخداوند] بيهوده بود، حضرت آدم مردم را به خداوند پناه