39«فرزندم ابوجعفر! به من خبر رسيد كه هنگام خروج از منزل، غلامان و خدمتكارانت نيز درِ كوچك منزل را مىگشايند و همراه تو از منزل خارج مىشوند. اين كار آنان بهدليل پستى و تنگچشمىشان است تا با مستمندان روبهرو نشوى و خير تو به آنان نرسد. از تو مىخواهم و تو را به آن حقى كه بر گردنت دارم، سوگند مىدهم كه ورود و خروجت هميشه از درِ بزرگ باشد. وقتى مىخواهى بر مركب سوار شوى، با خود مقدارى سك طلا و نقره بردار و هركس دست نياز دراز كرد، او را از عطاى خود بهرهمند ساز. اگر از ميان عموهايت كسى درخواست احسان كرد، كمتر از دينار طلا عطا مكن و بيشتر از اين مبلغ، به اراده و ميل توست. اگر از عمههايت كسى درخواست احسان كرد، كمتر از دينار طلا تقديم مكن و بيشتر از اين مبلغ، به اراده و ميل توست. با اين سفارش مىخواهم كه خداوند عزّوجلّ قدر و منزلت تو را رفيع سازد. در راه خدا انفاق كن و هراسى به خود راه مده كه خداوند عرش بزرگ، تو را به تنگدستى گرفتار نخواهد كرد» . 1
4. يارى و همراهى با پدر
4. يارى و همراهى با پدر
حضرت جواد (ع) با وجود كمى سن، امور جارى پدر گرامى خود را در مدينه اداره مىكرد. مسعودى ضمن اشاره به اين نكته، از همراهى دوستان امام و مخالفت نكردن آنان روايت مىكند. 2همچنين نامههاى متعددى ميان پدر و پسر ردوبدل مىشد. حضرت رضا (ع) در اين نامهنگارىها، بر وصى بودن فرزند خود تأكيد داشتند. 3