342او توانست از اين مناظر عكس بگيرد. همچنين براى ملاقات با سيد حسن صدر، مجتهد بزرگ شيعه در كاظمين به خانهاش رفت. به گفته خود استورز مردى زيرك و باهوش و در عين حال مسنّ با محاسنى سفيد و بلند. وى مىنويسد:
وقتى سيد صدر فهميد كمى عربى بلدم، شروع كرد به صحبت با لهجه عربى كتابى كرد و در باب امور اجتماعى و سياسى داد سخن سر داد. اطلاعات خوبى از روزنامههاى مصرى و شخصيتهاى آن داشت. بيست دقيقهاى با هم گفتوگو كرديم.
ويليام مارشال قبلاً به سيد حسن صدر اشاره كرده بود و به استورز گفته بود كه بزرگترين شخصيت بانفوذ كاظمين است.
گِرترود بِل در كاظمين
گِرترود بِل در كاظمين
اين باستانشناس زن انگليسى و مكتشف معروف چندين بار به كاظمين سفر كرده و مطالب مهمى در خاطراتش نوشته است. اولين خاطرهاى كه در آن نام كاظمين برده شده، مورّخ 21 سپتامبر 1917م است. او مىنويسد:
عصر يكى از روزهاى هفته جارى از خانه بيرون آمدم و به همراه ژنرال «گابى» به كاظمين رفتيم كه در سه مايلى بغداد قرار گرفته و شهريست شيعى كه در آن حرم بسيار مقدسى واقع شده است. . . الان به ياد مىآورم كه وقتى براى آخرين بار در سال 1909م به كاظمين آمدم، گذار سريعى به حرم داشتم و نيم نگاهى دزدكى به آنچه در صحن بود انداختم؛ اما امروز كه آمديم، سادات و روحانيون اين شهر گرامىمان داشتند و هنگام ورود به حرم، تا حياط همراهىمان كردند. لطف و محبتشان بىسابقه بود. . . حرم نسبت به گذشته تغيير چندانى نكرده بود؛ فقط برخى كاشىها نياز به تعمير داشت. نزديك به سى سال از عمر آنها مىگذرد و بسيار سُست شدهاند.
خانم بِل به مقايسه ميان حرم كاظمين و ديگر حرمها در نجف و كربلا مىپردازد و محاسن هر يك را از نظر فنون معمارى و تركيب رنگها و. . . برمىشمرد. وى در مارس سال 1920م باز هم به كاظمين رفته و درباره اين سفر چنين نوشته است: