178از [استفادهى او از] اساتيد نيست؛ زيرا اين قسم مباحثه، هم درس خواندن، هم درس دادن و هم مباحثه است» . 1علاقه وى به اين نوع مباحثات علمى چنان بود كه در هر مجلس غير علمى نيز حاضر مىشد. همينكه تعدادى اهل علم در جلسهاى حاضر بودند، به سرعت با طرح يك فرع فقهى، فضا را علمى مىكرد. از آيتالله ميرزا عبدالله تهرانى نقل شده است:
شبى در حرم امام على (ع) از كنار مقبره خانوادگى خود و آلصدر عبور مىكردم كه آيتالله العظمى سيد اسماعيل صدر من را صدا زدند. رفتم و كنار ايشان نشستم. . . در همين حين آيتالله آقا ضياء عراقى نيز آمدند و نزد ما نشستند. آقاى صدر بدون معطلى يك فرع فقهى از من سؤال كردند. در حالىكه مقابل آنها شاگردى مبتدى بيش نبودم. چند كلمهاى در پاسخ ايشان سخن گفتم. آن وقت آن دو نفر به جان هم افتادند و حدود يك ساعت يا بيشتر مباحثه كردند. مباحثه كه تمام شد، بلند شديم و رفتيم. 2
نبوغ فكرى و در نتيجه جولان ذهنى آقا سيد اسماعيل باعث شده بود تا مانند استادش ميرزاى شيرازى در فتاواى خود «كثير الاحتياط» باشد. 3از استاد عبدالحسين حائرى نقل شده است كه آقا سيد اسماعيل در ابتداى حاشيه خود بر رساله «جامع عباسى» از مؤمنين خواسته بود كه چون فتاواى ايشان با احتياط همراه و طبيعتاً اندكى سخت است، براى راحتى خودشان به ديگران رجوع كنند. 4
اجازه نقل حديث
اجازه نقل حديث
آقا سيد اسماعيل از بعضى بزرگان اجازه نقل حديث داشت كه از آن جمله مىتوان به اجازه مبسوط مورخ اول صفر 1283 آيتلله ميرزا محمد همدانى اشاره كرد كه تصوير آن در كتاب وى «جامع الشتات» چاپ شده است. 5همچنين برخى بزرگان از آقا سيد اسماعيل اجازه نقل حديث داشتند كه آقايان: ميرزا ابوطالب موسوى شيرازى، سيد محمود حسينى مرعشى، 6شيخ محمدباقر بيرجندى، شيخ احمد شاهرودى، شيخ محمدحسين امامى شيرازى، شيخ محمدعلى شاهآبادى، شيخ عباس تهرانى، سيد نجمالحسن لكنهوى، شيخ حبيب آلابراهيم عاملى، شيخ حبيبالله كاشمرى ترشيزى آيتاللهى، حيدرقلىخان سردار كابلى، سيد راحت حسين كوپالپورى هندى، سيد محمدحسين براهوى لكنهويى، سيد عباس لارى، شيخ عبدالحسين حائرى، شيخ محمدخطيب شمرى جشعمى، سيد محمد موسوى