14آرى حج، كانون معارف الهى است كه از آن محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستوجو كرد. حج پيامآور و ايجادكننده جامعهاى به دور از رذايل مادى و معنوى است؛ حج تجلى و تكرار همه صحنههاى عشقآفرين زندگى يك انسان است و يك جامعه متكامل در دنيا؛ و كوتاه سخن اينكه، حج تنظيم و تمرين يك زندگى توحيدى است.
حج، يگانه فريضهاى است كه خداوند براى اداى آن، همه آحاد مسلمين - هر آن كس كه داراى استطاعت باشد - را از سراسر عالم و از خلوتخانهها و عبادتگاهها بهسوى خود فرا مىخواند و حاجى، در ايام معلومات، در گونهگون حركت در مسير الهى و انجام مناسك حج - زير نظر عالم و طبق فتواى مراجع تقليد - جان و تن از زنگارها مىزدايد و پاكزاد به سوى آشيانه خود، پر مىگشايد.
حج سفرى عاشقانه است كه اولياى خدا با شوق و پياده به سوى آن رهسپار مىشدند و اعمال و مناسك آن را به جاى مىآوردند. «معاوية بن عمار» مىگويد:
عبدصالح (امام كاظم(ع)) را ديدم كه وارد كعبه شد و بر سنگ سرخ دو ركعت نماز گزارد. سپس ايستاد و روى به ديوار ميان ركن يمانى و غربى كرد. دستش را بر آن نهاد، به آن چسبيد و دعا كرد. سپس به سوى ركن يمانى رفت و به آن چسبيد و دعا كرد. سپس به طرف ركن غربى آمد و آنگاه خارج شد. 1