35 -فرشتگانى - كه تدبير امور خلق مىكنند» (نازعات: 5)، مسلماً در قرآن تناقض نيست. خود قرآن مىفرمايد:
وَ لَوْ كٰانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللّٰهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاٰفاً كَثِيراً (نساء: 82)
[آيا در قرآن نمىانديشند؟] و اگر از نزد غير خدا مىبود در آن ناسازگارى و ناهمگونى بسيار مىيافتند.
ولى تفسير هر دو آيه اين است: تدبير مستقل و غير وابسته به جايى، از آن خداست. اما به حكم اينكه اين جهان، جهانِ اسباب و مسبّبات است، يك رشته مدبرهايى هستند كه به اذن خداوند در تدبير جهان و ارسال ارزاق به بشر مؤثرند و فرشتگانى براى اين كار، گمارده شدهاند. مدبّر بودن اينها منافاتى با انحصار تدبير در خدا ندارد، زيرا اينها جنود الهى و كارگزاران عالم آفرينش به اذن خدا هستند.
مثال ديگر
همگان معتقديم كه شافى خداست و ابراهيم خليل در اين مورد چنين مىگويد: وَ إِذٰا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ؛ «و چون بيمار شوم بهبودم بخشد» (شعراء: 80). ولى در عين حال، خدا مىفرمايد: «ما در عسل شفا قرار داديم»: فِيهِ شِفٰاءٌ لِلنّٰاسِ ؛ «در آن براى مردم شفاست» (نحل:69)، تو گويى اين معجون شفابخش است. همچنين حضرت مسيح، تصريح مىكند كه من بيماران را بهبود مىبخشم و شفا مىدهم،