105 جستوجو كن، چون مردى را ديدى كه از قافله بر كنار مىرود، كيسه را به او بده. غلام رفت و نگريست. مردى را ديد كه بر طرفى و كنارى مىرفت تنها. كيسه را بدو داد. مرد كيسه را گرفت. سپس سر بهسوى آسمان كرد و گفت: «بار خدايا! تو فراموش نمىكنى مرا، چنان كن كه تو را فراموش نكنم». غلام نزد خواجه بازگشت. خواجه وى را گفت: «غلام! چه كردى؟» غلام ماجرا را باز گفت. خواجه گفت: «عجبا آن مرد سخنى بسيار نكو گفت. نعمت را و حمد نعمت را حواله به آن كرد كه در حقيقت او داده بود». 1
امام خمينى(رحمة الله) مىفرمايد:
مسئله، مسئله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب. گويى گوينده در اين محضر از خود بىخود شده و جواب را تكرار مىكند، و دنباله لبيك، سلب شريك به معناى مطلق آن مىنمايد، نه شريك در الوهيت فقط؛ كه اهل الله مىدانند. گرچه سلب شريك در آن نيز شامل همه مراتب تا فناى عالم در نظر اهل معرفت است و حمد را اختصاص مىدهد به ذات مقدّس، همچنين نعمت را؛ و نفى شريك مىكند. و اين نزد اهل معرفت، غايت توحيد است. و به اين معناست كه هر حمدى و هر نعمتى كه در جهانِ هستى تحقق يابد، حمد خدا و نعمت خداست بدون شريك. 2
2. شكوه لبيك
لباسهاى هميشگى به لباس ساده احرام تبديل شده، و اينگونه نسيمى از سبكبارى وزيدن گرفته است. دل، آرام آرام به رنگ فروتنى درمىآيد، و حاجى كمكم آماده مىشود كه از بسيارى از لذتها چشم بپوشد، و حج آغاز كند. وجود آن جمعيت انبوه