94كرد و نشست. صاحب جواهر بسيار از او استقبال كرد و به او خوشامد گفت. پس از مدتى تصميم گرفتند كه شيخ حسن قفطان سؤالى از شيخ مرتضى درباره يكى از شاخههاى فقه بپرسد. پس از طرح سؤال توسط شيخ حسن قفطان، شيخ انصارى پاسخ داد. سپس شيخ قفطان مطلبى را بيان كرد و مجددا شيخ انصارى پاسخ داد. بعد از آن شيخ مرتضى اشكالى را وارد كرد و اين بار شيخ قفطانى جواب داد. اين مباحثه تا حدود دو ساعت از شب گذشته ادامه داشت تا اينكه شيخ قفطان ناخواسته جملهاى درباره شيخ انصارى به كار برد كه كمى تند بود و آن جمله اين بود: «فرد ديگرى نبود كه گير اين شوشترى افتاديم» . سرانجام صاحب جواهر بر آنها وارد شد و پس از مدتى كه شيخ انصارى جلسه را ترك كرد، صاحب جواهر، شيخ قفطان را به سبب استفاده از اين جمله سرزنش نمود. 1
8. ميرزاى شيرازى و شيخ انصارى
سيد محمد بن سيد هاشم بن ميرشجاعت على رضوى هندى در حدود سال 1242 قمرى در نجف متولد شد. عالمى مسلط به علوم مختلف، از جمله علم رجال، فقه و اصول بود. از روزگاران دور به درجه اجتهاد رسيده و در علوم عقلى و نقلى صاحب تأليفاتى بود. در عصر ما نيز به داشتن علم و فضيلت و انجام پژوهش، تحقيق و تفكر در مسائل سخت و مشكل شهرت داشت. در گفتوگو با برخى از بزرگان شنيدم، اينكه شيخ انصارى بعد از خودش به سيد ميرزا محمد براى مقام مرجعيت و تقليد اشاره كرده و به سيد هندى اشارهاى ننمود، به اين علت بوده كه سيد هندى در درس شيخ انصارى حاضر ميشد و بر آنچه كه شيخ اثبات ميكرد، اشكالات فراوانى ميگرفت و شيخ آنها را مينگاشت و جواب آنرا براى شاگردانش توضيح ميداد. اما ميرزاى شيرازى در درس و بحث بسيار كمايراد بود و اگر هم نكتهاى به ذهنش ميرسيد، آنرا به صورت پرسش مطرح ميكرد و اشكال نمىنمود. 2
9. نكاتى پيرامون موسوعه فقهى «جواهر الكلام»
شكى نيست كه كتاب جامع و كامل «جواهر الكلام» از مهمترين متون استدلالى فقهى در قرن سيزدهم هجرى ميباشد. اين كتاب، توضيحى كامل و دقيق از كتاب «شرايع الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام» تأليف محقق حلى (متوفاى 672) ميباشد. اين مجموعه گرانبها - همانگونه كه از مرحوم شيخ محمدرضا