109تلاش خود را در سختگيرى بر حكام قاجار در ايران به كار بست و با فتواى مشهور خود، حاكم ستمگر قاجار، يعنى محمدعلى شاه را در غائله ملغى كردن مشروطه و به توپ بستن مجلس و دستگيرى اعضاى آن، به زحمت انداخت. يكى از شواهد تأييد حركت اصلاحى و دعوت به آزادى از سوى علماى نجف، امرى است كه حاكمان نظام سياسى استانبول را به وحشت انداخت و به سهم خود، بيشترين تأثير را در تقويت روابط نجف - استانبول بر جا نهاد. و البته همۀ اين موارد و مانند آن، به عظيمترين وسايل تبليغى، يعنى جرايد و مطبوعات كه حقايق را بين مردم شهرهاى مختلف منتشر نمايد، محتاج بود.
با توجه به آنچه گفته شد، انگيزههاى حركت مطبوعاتى نجف، عبارت بود از:
الف) تبليغ پيامهاى علمى و دينى نجف و رساندن شعاع فكرى آن، به دورترين مناطق؛
ب) برافراشتن پرچم دعوت اصلاحى كه بر دوش مصلح كبير، شيخ محمدكاظم خراسانى بود و حركت مشروطهخواهى ايشان در باب قانون و مجلس را در برداشت و رسوا كنندۀ حركت استبدادى حاكمانى بود كه بىحساب و كتاب، هر چه ميخواستند ميكردند.
ج) پاسخ به حركت تبشيرى مسيحيت كه توسط جمعيتها و شخصيتهاى استعمارى پيگيرى ميشد. اين گروهها و اشخاص با پشتوانههاى مالى و تبليغاتى محكم از سوى غرب، مأمور تبليغ آيين مسيحيت در كشورهاى هدف بودند.
د) انگيزهاى ديگرى همچون: نشر مطالبى در باب سازگارى دين اسلام با علوم جديد؛ گسترش انديشه تقدم اسلام بر فلاسفه و فلسفۀ روز؛ روشنگرى افكار عمومى برداشتن قبح مطالعۀ مجلات و روزنامهها و. . . .
تاريخ مطبوعات نجف را ميتوان به چهار دوره تقسيم كرد:
دورۀ نخست: دورۀ درخشش نجف در نشر و مطبوعات و گسترش فرهنگ عمومى، از سال 1910 تا 1912، با مجلاتى چون: العلم، الغدى، درة النجف و نجف (اشرف) .
دورۀ دوم: با شروع انقلاب بزرگ عراق (1920) آغاز ميشود. در اين دوره، دو مجلۀ الفرات و الاستقلال صحنۀ بيان واقعيات انقلاب و نشر اخبار آن هستند. پس از استقرار حكومت در عراق و روى كار آمدن فيصل اول، بعد از چند سال، مجلات النجف و الحيره منتشر ميشود.