102مورد اعتماد، الگويى در ايمان، تقوا و درستكارى بود. . . ايشان شخصيتى داشت موعظهگر و درعين حال نصيحتپذير. اهل منبر بود و به فكر هدايت مردم به سوى خير در دنيا و آخرت، همانند علماى پيشين.
6. شيخ مهدى قرشى (متوفاى 1312ق) ، شيخ حرزالدين ميگويد:
در نجف با او همدوره بوديم. اهل بصيرت، علاقهمند به تحقيق، باتقوا، صبور و نزد علما و بزرگان نجف صاحب احترام بود. . . علاوه بر اينكه امام جماعت بود، به سخنرانى و موعظه نيز ميپرداخت. . . پس از چندى از نجف به شهر «كوت» و «الحى» در ميانههاى عراق مهاجرت كرد تا به تبليغ، ارشاد و آموزش احكام شرعى بپردازد. در پاى درس سيد ميرزا محمدحسن شيرازى و استاد شيخ محمدحسين كاظمى حاضر شد و نزد آنها شاگردى كرد و آنچه را كه استادش شيرازى در دروس فقه و اصول بر او املا نموده بود، به كتابت درآورد. 1
7. شيخ محسن ابوالحب (متوفاى 1305ق) ، حرزالدين درباره او آورده است:
اديب و فاضلى بود بسيار دقيق و مورد وثوق. از جماعت حفاظ و سخنواران ماهر و زبردست به شمار ميرفت. در نوحهسرايى، موعظهگرى، بيان تاريخ و سرگذشت پيشينيان خبره و توانمند بود و از مداحان و شاعران بزرگوار اهل بيت (عليهم السلام) بود. . . فقه را نزد شيخ عبدالحسين تهرانى در كربلا آموخته بود. 2
8. سيد مهدى غريفى (متوفاى 1343ق) حرزالدين درباره او چنين گفته است:
در سال 1301 در نجف متولد و همانجا بزرگ شد. در كودكى مشغول تحصيل شد و در همان ابتدا از حافظه و دركى قوى بهره ميبرد. دروس مقدماتى را نزد بزرگان و علماى زمان خويش به پايان رساند و پس از مدتى از نويسندگان و فقهاى بنام شد. خوشخلق، امانتدار، صبور، پرهيزكار و اهل عبادت بود. بعد از وفات عالم جليلالقدر سيد عدنان غريفى (متوفاى 1341ق) كه پسرعموى پدرش بود، از نجف هجرت كرد. افراد مورد اعتماد در بصره از او نقل ميكنند كه همه مردم به ايشان توجه داشتند و در نزد بزرگان آن ديار داراى احترام بود. امر به معروف و نهى از منكر را وظيفه خود ميدانست و به همين سبب براى آموزش احكام اسلام بالاى منبر ميرفت و مردم را موعظه ميكرد. پس از وفات عالم جليلالقدر طباطبايى يزدى، برخى از مراجع تقليد نجف را نيز هدايت و راهنمايى ميكرد. در پاى درس سيد محمد بحرالعلوم نجفى صاحب كتاب «بلغة» و سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى حضور يافت. اصول را نزد شيخ ملا محمد كاظم آخوند خراسانى آموخت. 3