20 فلان موضوع، مربوط به عقيده شيعه يا مذهب ديگرى است؛ خواه به آن باور داشته باشد يا نه. امّا متكلم مىگويد كه شيعه يا پيروان مذهب ديگرى به اين مسئله معتقد هستند و با اصرار مىكوشد كه از آن دفاع كند؛ يعنى از چيزى كه خود به آن باور دارد، دفاع مىكند، نه اينكه باور فرد ديگرى را نقل كند. كتابهاى اديان و مذاهب، اغلب با رويكرد دينپژوهى تدوين شده و گردآورنده، صرفاً نقش گزارشگر را ايفا نموده است.
دفاع متكلمانه دو ويژگى دارد:
1. خود به آن باور داريم. تا آدمى چيزى را باور نداشته باشد، نمىتواند با همه وجود از آن دفاع كند؛ يعنى اگر من بهعنوان مسلمان، بخواهم از يك عقيده مسيحى مثلاً عقيده اقانيم ثلاثه ( tree personal) يا سهگانهپرستى دفاع كنم، چون به آن اعتقاد ندارم، تنها مىتوانم گزارش كنم كه مسيحيان به چنين چيزى اعتقاد دارند. اگر كسى بر گزارش من نقدى وارد كرد، چون تمام حقيقت انديشه و منظومۀ باورها و اعتقادات من با آن سازگارى و هماهنگى ندارد، حتى اگر از گزارش خود دفاع كنم، دفاع قوى و تأثيرگذارى نخواهد بود.
نكتهاى كه اينجا در خصوص روش تبليغ خودنمايى مىكند، اين است كه كسى مىتواند چيزى را تبليغ كند و باورى را در ديگرى بهوجود آورد كه خود به آن معتقد باشد. قرآن كريم دربارۀ پيامبر (ص) مىفرمايد: آمَنَ الرَّسُولُ بِمٰا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ (بقره: 285)؛ يعنى خود پيامبر (ص) به آنچه بر او فرستاده شده است، ايمان دارد. اگر چنين پيامى را