68قرار داد و ديگران را به تحصيل فقه استدلالى ترغيب نمود. آن چهار نفر عبارت بودند از: حاج ملا على كنى؛ شيخ عبدالحسين تهرانى؛ شيخ عبدالرحيم بروجردى؛ شيخ عبدالله نعمت عاملى. 1
شيخ عبدالحسين علاوه بر اين كه به دريافت اجازه روايى از صاحب جواهر مفتخر گرديد، اجازه اجتهاد استاد نيز برايش صادر شد و گويا بين اين شاگرد و مربى عالىقدرش پيوندى استوار و توأم با روابط عاطفى برقرار بوده است. وى در برخى آثار خود از صاحب جواهر روايت كرده 2و گويا در روى آوردن به فعاليتهاى عمرانى و اهتمام بر آبادانى عتبات عاليات از اين استاد متأثر گرديده است؛ چراكه صاحب جواهر براى تأمين آب شهر نجف، دستور داد تا نهرى حفر كنند و بودجه سنگين آن را متقبّل گرديد و با جديت تمام اين تلاش را دنبال كرد. براى مسجد كوفه گلدسته ساخت و جلوى مسجد سهله بنايى براى اسكان خادمان و وضوخانهاى براى رفاه حال نمازگزاران احداث كرد تا حرمت و قداست اين مسجد محفوظ باشد. بناى حرم مسلم بن عقيل و هانى بن عروه نيز از آثار اين عالم گرانمايه است. 3
شيخ عبدالحسين به كارهاى علمى صاحب جواهر هم توجه داشت و بارها تأكيد كرده بود تنها كسى كه موفق شده از صدر اسلام تاكنون يك دوره فقه استدلالى عميق و مفصل بنگارد، شيخ محمدحسين نجفى است. «جواهر الكلام» معجزۀ تاريخ است؛ زيرا چنين دورۀ فقهى تا عصر ما نوشته نشده است. 4
محدث نورى مىگويد: از استاد خود حاج شيخ عبدالحسين شيخالعراقين شنيدم كه مىفرمود: من به شيخ خود، صاحب جواهر عرض كردم براى چه كتاب «كشف الغطاء» را شرح نداديد و حال آنكه اين كتاب به سبب اشتمالش بر مطالب و عبارات دشوارى كه دارد، نياز به شرح داشت؟ آن مرحوم فرمود: «من بر استنباط مدارك فروع در آن كتاب، توانايى ندارم» . از اين سخن استاد كاملاً فروتنى در برابر شاگرد آشكار است. 5
مربّيان عالىقدر
شيخ عبدالحسين تهرانى ضمن اينكه خوشهچين خرمن دانش و انديشه صاحب جواهر بود، از محضر اساتيد ديگر حوزه نجف اشرف نيز فيض برد؛ از جمله نزد اساتيد ذيل دانش آموخت: