84ميرزا محمدتقى شيرازى در اثناى اين انقلاب رحلت كرد و شيخ الشريعۀ اصفهانى در جايگاه منيع مرجعيت قرار گرفت. در اين هنگام، نامههايى از نظاميان و سياستمداران انگليسى به دست شيخالشريعه مىرسد كه پر از ستايش و تملّق است و در عين حال، او را از ادامۀ انقلاب مردم عراق مىترساندند و همۀ مسئوليتها و عواقب بعدى ادامۀ جنگ را متوجه او دانسته و ايشان را از ادامه دادن راه ميرزاى شيرازى برحذر مىداشتند. در يكى از اين نامهها آمده بود:
«بر همگان روشن است كه حكومت فخيمۀ انگليس، هميشه بر سه ركن استوار بوده است: رحمت و عدالت و آزادى دينى» !
ولى پاسخ شيخالشريعه بسيار قاطع و صريح بود و هرچه انگليسىها رشته كرده بودند را پنبه كرد. پاسخ ايشان به ادّعاى اشغالگران درباره استوار بودن حكومت انگليس بر سه ركن، چنين بود:
«. . . امّا اينكه نوشته بوديد حكومت انگليس هميشه بر سه ركن رحمت، عدالت و آزادى دينى استوار بوده؛ امّا رحمت كه از رفتار شما با ملت عراق در قبال مطالباتشان نسبت به استقلال و آزادىخواهى روشن است، از اينكه ارتش را چگونه به سوى مردم مظلوم گسيل داشتيد و بزرگان را كشتيد و علما را تبعيد كرديد و زن و بچّه را به گلوله بستيد؛ خانهها و اموال مردم را سوزانديد؛ مزارع كسانى كه از اعتراف به انگليسىها و باج دادن به ايشان امتناع كرده بودند و خواستار برپايى حكومت عربى - عراقى بودند را به آتش كشيديد و ناموسها هتك كرديد. . .» .