165از شب گذشته، چنان گريه و سينهزنى نمودند كه عُشر آن را گمان نداشتم. بعد از آنكه براى همه حالت خضوع و خشوع به هم رسيد، از سوز دل استدعاى خلاصى از آتش حرمان و محرومى نموديم. 1
گزارشهايى از ناروايىها و بىعدالتىها
عضدالملك از ابتداى سفر، به هر آبادى و روستايى كه رسيده، پژوهشهايى در اوضاع آن نموده است. اما جالبترين ويژگى گزارش سفر درونمرزى او، ديدگاه انتقادىاش نسبت به مفاسد، خرابىها، رشوهخوارىها و زورگويىهاست. اين نگرش، با توجه به اينكه سفرش به سفارش ناصرالدينشاه بوده و خود، يكى از درباريان بانفوذ و خويشاوند شاه قاجار است، قابل توجه بوده و وجهه سياسى او را ارتقا مىدهد. در جايى از سفرنامهاش مىنويسد:
شش بنگاه زراعت مىشود و دو نفر در اين ديار بابضاعتند و نسبت به سايرين متمولند. از گوسفند و وجه نقد و غيره از حالت رعيتى طغيان نموده، داعيه كدخدايى دارند. . . اول خاك خلجستان قم است و در جزو حكومت عراق [عجم] تا دوفرسنگ بىآب و آبادانى است. در آنجا رباطى است كه از سنگ ساختهاند، ولى مخروبه است و به كار عابرين [در آن بيابان با آب و هواى گرم] آمدى. از آنجا به فاصلۀ نيمفرسنگ، مزرعۀ شوركآباد، ملكى ورثه اسماعيلبيك ورشويى است و هم از آنجا به فاصلۀ ثلث فرسنگ، مزرعه وقفى نجف اشرف است. 2