77
«ثمّ انّ يزيد (لعنه الله) أمر بنساء الحسين عليه السلام، فحبسن مع على بن الحسين عليهما السلام فى محبس لا يكنّهم من حرّ و لا قرّ، حتّى تقشرت وجوههم» ؛
1
زيد دستور داد تا زنان كاروان حسينى را به همراه على بن الحسين در زندانى جاى دادند كه آنان را از گرما و سرما حفظ نمىكرد، تا آنجا كه پوست صورت ايشان دگرگون شد.
2) . قاضى نعمان (متوفاى 363) پس از نقل گريه نمايشى و دروغين يزيد مىنويسد:
«و قيل إنّ ذلك بعد أن أجلسهنّ فى منزل لا يكنّهنّ من برد و لا حر، فأقاموا شهراً و نصف، حتّى اقشرّت وجوههنّ من حرّ الشّمس، ثمّ أطلقهم» ؛
2
گفته شده است: اين كار يزيد (گريه نمايشى او) پس از آنى بود كه ايشان را در منزلى جاى داد كه آنان را از سرما و گرما محافظت نمىنمود و آنان يك ماه و نيم در اين وضع به سر بردند، تا آنكه پوست صورت ايشان از حرارت خورشيد كنده شد، و پس از آن، ايشان را آزاد كرد.
3) . ابننما حلى (متوفاى 645) مىنگارد:
«و اسكن فى مساكن لا تقيهنّ من حرّ و لا برد، حتّى تقشّرت الجلود، و سال الصّديد» ؛
3
و آنان را در جاهايى قرار دادند كه ايشان را از گرما و سرما نگاه نمىداشت، تا آنگاه كه پوستها كنده شد و خون جراحات بدن سرازير گشت.
4) . سيد ابن طاووس (متوفاى 664) مىنويسد:
«ثمّ أمر (يزيد) بهم إلى منزل لا يكنّهم من حرّ و لا برد، فأقاموا فيه حتّى تقشّرت وجوههم» ؛
4
زيد دستور داد تا آنان را در منزلى جاى دادند كه ايشان را از گرما و سرما محافظت نمىنمود، و آنان در آن جاى گرفتند، تا آنكه صورتشان پوست انداخت.