108نرسيد. وقتى از ايشان سؤال مىشد كه چرا به تأليف و تدوين آثار و انديشههاى خويش اهتمام نداريد، در پاسخ مىگفت: وظيفه من تعليم و تربيت شاگردان و طالبان علوم دينى است. وقتى آنها خوب تربيت و تعليم يافتند، آنگاه هرچه تأليف كنند و بنگارند، از من خواهد بود. 1
همانگونه كه او پيشبينى كرده بود، شاگردان اين عالم مخلص، افكار و انديشهها و مبانى فقهى و اصولى استاد را در ميان كتب و آثار و تأليفات خود آورده و آن را مورد نقد و بررسى قرار دادند. براى نمونه شيخ انصارى در ذيل بحث بيع فضولى، با طرح اين مسئله كه آيا اجازه، كاشف است يا ناقل؟ به نظر استادش شريف العلما با عنوان «كشف حكمى» اشاره مىكند. 2
شاگرد ديگر ايشان سيد ابراهيم قزوينى به قدرى تحت تأثير افكار و انديشهها و مبانى اصولى شريفالعلما قرار داشت كه در كتابش به نام «ضوابط الاصول» وقتى بعضى علما مىخواستند از آن كتاب مطلبى را نقل كنند، آن را به مؤلف كتاب نسبت نمىدادند؛ بلكه به استادش شريف العلما نسبت داده و مىنوشتند: «قال شريف العلما فى الضوابط» . 3
در ويژگىهاى اخلاقى وى نوشتهاند كه اقامه نماز جماعت را قبول نمىكرد. يك روز در اثر اصرار عدهاى از مردم و شاگردان به امامت نماز ايستاد؛ اما چون در وسط نماز، فكرش به مسائل فقهى و اصولى معطوف شد، بنابراين براى هميشه ترك امامت نمود. اگر از ايشان مسئلهاى مىپرسيدند، در پاسخ آنقدر شقوق و احتمالات