198بود و خليفه در كنار آنان مقاماتى همانند قاضى، متولى ديوان، خراج و. . . قرار مىداد: بيشتر واليان كوفه و نيز همه واليان كوفه در دوران خلفاى راشدين از اين نوع بودند؛ براى مثال، عمار ياسر از سوى عمر به عنوان والى انتخاب شد و وظيفه اصلىاش، حفظ مرزها بود و در كنار او عثمان بن حنيف، متولى خراج و ابنمسعود، متولى بيتالمال بود. دسته دوم واليانى بودند كه پس از نصب به وسيله حكومت مركزى، همه اختيارات اداره شهر را بر عهده داشتند و عزل و نصب تمام مقامات شهر و توابع آن، بر عهده آنان بود. اينها در حقيقت حكومت خودمختارى به مركزيت كوفه داشتند و تنها به وسيله نصب از سوى حكومت مركزى و نيز فرستادن مقدارى از بيتالمال براى آن حكومت، با آن ارتباط داشتند. حكومت زياد بن ابيه بر كوفه (50 - 53) كه از سوى معاويه منصوب شده بود و نيز حكومت پسرش عبيدالله بن زياد در سال 60 هجرى كه منصوب از طرف يزيد بود، از اين نوع حكومتها بودند.
در پايان كتاب نيز كتابنامه و نقشهها، تصوير و جدولهايى در باره كوفه آورده شده است.
اين كتاب گرچه مفيد و ارزشمند و كتاب تقريباً كامل و جامعى درباره كوفه است، اما در برخى موارد به موضوعات و مسائلى پرداخته كه اختصاصى به كوفه ندارد و مربوط به همه سرزمينهاى عربى - اسلامى آن عصر مىشود و اين موضوع بىجهت بر حجم كتاب افزوده است؛ مثلاً در فصل چهارم كه به موضوع ضرب سكه در صدر اسلام پرداخته است، مطالب آن اختصاصى به كوفه ندارد. در فصل ششم كه مربوط به موضوعاتى چون ازدواج و آداب و رسوم و شرايط آن و سير و سفر و تفرج است، بيشتر مطالب آن مربوط به جامعه اسلامى آن عصر، به ويژه مدينه است.
در فصل هفتم كه به نوع تغذيه پرداخته شده نيز موضوعات ذكر شده مربوط به جامعه عربى - اسلامى آن عصر است و ويژه كوفه نمىباشد. در فصل هشتم نيز بسيارى از مطالب مانند آيين دادرسى مدنى، شرايط و صفات قاضى و مجازاتها مطالبى هستند كه مربوط به تعاليم اسلامى مىباشند و اختصاصى به كوفه ندارند.