39شدم و آن شخص، يكدست مرا با شمشير قطع كرد، سپس در پناه درختى قرار گرفت و گفت: اسلام آوردم، آيا اين اقرار او را بپذيرم، يا اينكه او را به قتل برسانم؟
رسول خدا(ص) فرمود: هرگز او را مكش، چه اينكه اگر او را كشتى مانند اين است كه شخصى مانند خودت را كه مرتكب قتلى نشده باشد، كشته باشى. 1
بدين ترتيب اگر مقداد آن شخص كه گوينده «لاالهالاالله» بود را به قتل مىرساند، تمام اعمال نيك او از بين مىرفت و در رديف يكى از كفار محارب قرار مىگرفت و مقتول نيز، به منزله يكى از مسلمانان بلندمرتبه محسوب مىشد!
اين نهايت سخنى است كه درباره حرمت خون اهل توحيد مىتوان گفت، بر اين اساس، افراد گزافهگو و ماجراجو، بايد تقوى را پيشه سازند و به خدا پناه ببرند!
«بخارى» در باب فرستادن على (ع) و خالد به كشور «يمن» روايت كرد كه: مردى در حضور رسول خدا ايستاد و عرض كرد: اى رسول خدا، خدا را در نظر داشته باش!
پيغمبر فرمود: واى بر تو، مگر من تنها كسى نيستم كه در روى زمين شايسته رعايت تقوا هستم!
خالد از اين جمله نارواى مرد ناراحت شد و گفت: اى رسول خدا! اجازه مىدهى گردن او را بزنم؟
پيغمبر فرمود: هرگز! شايد او از كسانى باشد كه نماز مىخواند». 2
بر احترام نماز و نمازگزار، چه دليلى واضحتر و محكمتر از اين حديث مىتوان يافت كه نماز خواندن كسى، مانع ريختن خون او مىشود. در حالىكه او به شخص