30
ضرورت به كارگيرى عقل
انسان بايد عظمت نعمت عقل را كه سبب برترى او و رهايىاش از حضيض حيوانيت به قله بلند انسانيت است، بشناسد و آن را براى صلاح و سعادت خويش، در تمام امورى كه به سعادت و شقاوت و خير و شر او بستگى دارد، به كار گيرد و چنين نباشد كه با استفاده نكردن از عقل خود و سقوط به مرتبه حيوانيت و حتى پايينتر از آن، خود را ذليل و خوار كند و سرانجام نيز به پيامدهاى ملامتبار و ندامتى بىنتيجه گرفتار گردد.
به كار بستن عقل در امور دينى
پس از روشن شدن اهميت و اعتبارِ عقل، اكنون بايد گفت: از آنجا كه دين، يكى از مهمترين شئون زندگى انسان است و سرنوشت او را از نظر خير و شر و سعادت و شقاوت در دنيا و آخرت، رقم مىزند، بهترين حامى وى در ساماندهى اين امر حياتى، عقل اوست. در دين و ديندارى، عقل نخستين طريق است كه حجت دينى را برپا مىدارد و ما را به گسترۀ دين وارد مىكند. ازاينرو، در قرآن مجيد و سنّت شريف، بر ارجگزارى عقل تأكيد فراوان شده است كه ذكر آن گذشت.
در حديث هشام بن حكم، از امام كاظم(ع) مىخوانيم: «اى هشام، خدا را بر مردم دو حجت است: حجت آشكار، و حجت نهان. حجت آشكارِ خدا رسولان و پيامبران و ائمّهاند، اما حجت نهان الهى، عقلهايند». 1
و در حديث عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) آمده است: «حجت خدا بر بندگان، پيامبر است و حجت بين بندگان و خدا، عقل است». 2
ظاهراً منظور امام(ع) اين است كه حجت بودن پيامبران(عليهم السلام) در محدودۀ وظيفۀ آنها،