12به روشنى درمىيافتند كه گوهر تكوين و اصول و اركان اين مذهب، چيزى جز امتداد حقيقى انديشۀ اعتقادى اسلام نيست.
برخى سرچشمۀ پيدايش تشيع را به آنجا بازمىگردانند كه پيامبر اسلام(ص) پس از خود، على(ع) را با فرمان خداوند به خلافت و جانشينى گماشت تا امام و راهنماى مردم باشد؛ همانطور كه خود آن حضرت، امام و راهنماى مردم بود. چنين اعتقادى روشنترين مصداق براى حقيقت پيدايش تشيع است. تشيع با تبلور انديشۀ بزرگ اسلامى پديد آمد؛ زيرا ناگزير پس از رحلت صاحب رسالت بايد كسى مىبود كه راه او را بهطور حقيقى تداوم و استمرار بخشد و بار سنگين اين رسالت آسمانى را به دوش كشد.
اگر بپذيريم كه اساس تشيع بر استمرار رهبرى به وسيلۀ جانشين پيامبر(ص) است، پس شيعه چيزى جز تاريخ اسلام و نصوص روايت شده از رسول خدا(ص) در اينباره ندارد.
نويسندگان كتابهاى صحيح و سنن، روايتهاى بسيارى را دربارۀ جانشينى اميرمؤمنان على(ع) نقل كردهاند. اين نصوص، حجيت خدشهناپذيرى دارند و بىترديد، همان پايگاه اعتقاداتى است كه رسولخدا(ص) به دنبال پايهگذارى آن بوده است. اين روايتها بهطور قطع دلالت بر اين دارد كه اقبالهاى صورت پذيرفته در دورههاى بازپسين، استمرار آن چيزى بود كه در دوران رسول خدا(ص) وجود داشت. بنابراين همه كسانى كه دعوت پيامبر(ص) را اجابت كردند و از روى صدق و حقيقت، به فرمان ايشان سرنهادند، بدون شك پيشروان