89جغرافىدانان گفتهاند محل آن در سنگلاخ المشلل بوده است. در سنگلاخ المشلل 1 توقف كردم و از آن كوه بالا رفتم و وقتى به آنجا رسيدم، ديدم كه اين ساختمان براى تيراندازى درست شده؛ يعنى زمانى كه قبايل عليه يكديگر دست به تاخت و تاز و غارت مىزدهاند، آن را ساختهاند.
گردنه المُشَلّل
نام اين تپه در كتب گذشتگان بسيار ذكر شده و شهرت آن به سبب قرار داشتن بت مناة در يك طرف آن بوده است. پيشينيان گفتهاند كه مناة بر فراز كوه قديد بوده است و المشلل الجبل و گردنه المشلل در آن كوه است. المشلل در واقع سنگلاخ است، نه كوه و در حقيقت اين نام مربوط به گردنه است و سنگلاخ را هم با آن ناميدهاند. بين سنگلاخ و كوه تفاوت وجود دارد.
سنگلاخ عارضهاى سنگى است كه سنگهاى آن سياه رنگ و مستطيل شكل و سطح آن هموار و صاف است؛ اما كوه، برآمده و مرتفع است و سطح آن يا به شكل قله است يا يك منحنى گرد و صاف و سياه رنگ است. همه كوههاى سياه نزد عرب الغرابات ناميده مىشود.
جستوجو در مورد گردنهاى بود؛ امّا چون نگاه متوجه آن سنگلاخى كه ذكر آن گذشت، مىشود و به دنبال حفرهاى در آن مانند حفره و گودى گردنه عسفان يا لفت مىگردد.
ولى گردنه المشلل از اين نوع نيست. من از اهالى در مورد گردنهاى كه خط سير حاجيان از آن بوده، سؤال كردم. پيرمردى گفت: «اين همان گردنهاى است كه قافلههاى حج از آن مىگذشتند و در اين نواحى، غير از اين مورد تا الرغامه، گردنه ديگرى نيست».
پس از تحقيق و بررسى دريافتم كه گردنهاى به معناى حقيقى آن وجود ندارد؛