42بهدليل اين ويژگىها، حجاز مورد توجه پيشينيان واقع شد و در آنجا به تحقيقات جغرافيايى و تاريخى و ادبى پرداختند؛ ولى نتوانستند حق مطلب را ادا كنند. به همين سبب آثار بسيارى همچنان ناشناخته مانده است؛ چون برخى از آنها را دست طبيعت از صحنه روزگار محو كرده و برخى نيز از ديده گذشتگان مخفى مانده است.
در سرزمين حجاز شمار اندكى از جغرافىدانان بودهاند كه بعضى از آنها جزو دانشمندان بنام هستند كه از جمله ايشان على بن وهاس العلوى و عرام بن الاصبغ را مىتوان نام برد.
با وجود اين هنوز نقاط تاريك و ناشناخته بسيارى در اين زمينه وجود دارد كه نيازمند تحقيق و بررسى است.
در اين سرزمين، شهرها و قريههاى بسيارى از بين رفته و روستاها و شهرهاى ديگرى سر برآورده است. راهها و جادهها دگرگون شده و مهاجرتهايى صورت گرفته است. همه اين دگرگونىها در طول 15 قرن كه از بعثت پيامبر خدا مىگذرد، صورت پذيرفته است. با اين وجود، محققين هنوز از اينگونه معلومات و اطلاعات درباره حجاز بهره مىگيرند و هيچكس به نوآورى و تصحيح در اين معلومات دست نزده و متوجه تغييرات و دگرگونىهايى كه در منطقه رخ داده و آثارى كه از بين رفته و نشانى از آن باقى نمانده، نيست.
هنگامى كه به تأليف كتاب معجم معالم الحجاز اقدام نمودم، از وضعيت منابع و مراجع مربوط به اين سرزمين مقدس دچار ترس و شگفتى شدم. هر نويسنده متأخرى، بر اطلاعات گذشته تكيه مىكند؛ درباره آن گفتوگو مىكند و به اين ترتيب در طول زمان تحريفات و تصحيفات زياد مىشود.
بارى، شهروند مكى تحديد الاثبره را نمىشناسد 1 و نمىداند سَرِف يا مَرُالظَّهران