276است. در محل برخورد اين دو، ارتفاعات كوچكى قرار دارد كه از غرب به عبود متصل مىشود. در محل اتصال اين دو در غرب، كوه عدنه قرار دارد كه كوهى خاكسترى رنگ و كمارتفاعتر از عبود است.
در مشرق، كوههايى است كه بارزترين آنها كوه الخيالات (امراق قديمى) و كوه الخصراء مىباشد. كه بين آن و عبود همين گردنه بلندى است كه از مسير آن آمديم.
در سمت غرب و در بين دشت، دو وادى گسترده مىشود: وادى حَزرة كه در جنوب آن دو مىباشد و از الفقاره مىآيد. وادى مثعر كه وادى كوچكى است و از غرب از فاصله بين حزره و الجفر مىآيد و در اين دشت بين حزره و عفرة الردادة گسترده مىشود. وقتى بر شمال غرب خود نگاه كنى العجوز را مىبينى كه با عوارض اطراف آن، العُجُز ناميده مىشود. رشته كوهى است خاكسترى رنگ كه عفرة الردادة را از غرب در بر مىگيرد و الفقرة در حد فاصل بين آن و العَوْد قرار دارد. اين رشته كوه مشتمل بر الجفر است كه در فرش ملل بعد از الحيفاء گسترده مىشود و الحيفاء در شمال شرقى صفر قرار دارد. وادى الجفر يك وادى زراعى است كه متعلق به فرزندان سليم، از بنىسالم و غير ايشان مىباشد.
ادامه سفر
در مريين هيچگونه زراعتى به چشم نمىخورد و هر چه بود، درختان طلح و رمث و گياهان خشكى بود. هيچ آبى هم در آنجا به چشم نمىخورد و آن چاهى كه در حال حفر كردن آن بودند، در عمق بيست مترى هنوز به آب نرسيده بود. از صخره محل ديدهبانى پايين آمدم و مستقيم به سمت شمال پيش رفتم. بعد از هفت كيلومتر در نزديكى ريگزار مشخصى كه در دامنه كوه صفر وجود دارد، آثارى از ساختمانى با سنگ سرخ ديدم. شك نيست كه اين ريگزار بر حسب نص برخى از مصادر محل سكونت ابى عبيده الكريم الجواد بوده است. از اين محل در