251
غَيْقه 1
وادى بزرگ و حاصلخيزى از وادىهاى پست و هموار حجاز است كه همه آبهاى آن از ثافل اكبر از شرق و شمال و بخشى از غرب آن يا فقط از غرب آن مىآيد. قسمت اعلاى وادى را النظيم مىگويند و اين همان نيست كه به العرج معروف بوده است.
بيشه غَيْقَه نامى است قديمى؛ مكانى است وسيع بين كوهها كه مانند باغى بزرگ گسترده شده است، از جنوب كوه ثافل اكبر بر آن مشرف است و از شمال شرقى كوه فِعرى و در فاصله بسيار دورى از غرب آن كوه كراش و ظبيه بر آن سايه افكنده است
در ميان وادى چاههاى ابنحصانى كه نام آنها در سفر اول آمد، پراكنده شده است. وادىهاى ديگرى در اين وادى گسترده شده است؛ وادى بينه كه از ثافل اكبر مىآيد و وادى الخائع اليمانى و چاههاى ابنحصانى از شمال شروع مىشود و آخر آن البترا و بعد القصيبة و وادىهاى ديگر است كه به زودى از آنها عبور خواهيم نمود. پيشينيان با نقل روايت منسوب به عرام بن الاصبغ خيال كردهاند كه وادى يليل در غيقه گسترده شده است و گفتهاند كه در ينبع گسترده مىشود و شيخ احمد الجاسر آنان را در اين گمان همراهى كرده؛ چون محدوده غيقه را بدين شكل پياده كرده، كه دشتى در ساحل دريا كه از ينبع در نزديكى بدر امتداد پيدا مىكند و مسيلهاى وادى الصفراء و وادىهايى نزديك آن در آن جارى مىشود و مسيلهاى غيقه به دريا مىريزد. اين پندارى گزاف بيش نيست.
درست است كه الجاسر محدوده بيابان العُذَيب را بيان كرده است و پندار گزاف ديگر او اين است كه گفته سيل رضوى در غيقه جريان دارد و بعد به دريا