106
غدير خُم 1
وادى، از نزديكى آن قصر به طرف شرق مايل مىشود و همراه با جاده، به آن سمت تغيير مسير مىدهد. در كنار مسير در سمت شرق، جنگل درختان اراك به چشم مىخورد. همه گياهان اين وادى منحصر به المرخ و الضرم (الثمام) مىشود. زمين وادى سست است و چرخهاى ماشين روى آن مىلغزد. از اينجا وارد سرزمين بادية الشام شدم. زمينى مرتفع كه از بالاى آن، همه وادى، از جمله شهر قديمى به چشم مىخورد. كانالها و قناتهاى چشمه جحفه در برابر من ظاهر شد؛ بهطورى كه همه چاههاى آن قابل شمارش بود. به نظر مىرسيد كه اين چاه در زمانى طولانى بعد از ويرانى آن شهر، آباد بوده يا اينكه شخصى تلاش كرده تا آن را دوباره آباد كند، اما موفق نشده است. از يكى از اهالى بلاديه خواستم كه دربارۀ اين سرزمين براى من صحبت كند. او محدوده سرزمينشان را مشخص كرد و گفت به فاصله سى كيلومتر از سمت شرق به الشراء مىرسد و در امتداد طول وادى مر از ناحيه شمال شرق به حجر ختم مىشود و از سمت شمال به