10در قلمروهاى اسلامى كه با خشونتورزى هاى بى حد و حصر و تصفيههاى خونين همراه بود، به ثمر رسيد و اين رشته تا به امروز امتداد يافته است. علاّمه تهرانى در كتاب گران سنگ خود الذريعه كتابهاى متعدّدى از عالمان شيعه را نام مىبرد كه در پاسخ به شبهات وهابيت نوشته شده است. تنها اثر مستقلى كه تاكنون گزارشى از اين آثار عرضه كرده است، كتابى با عنوان معجم المؤلفات الإسلامية فى الرّدّ على الفرقة الوهابية نوشته عبدالله محمدعلى (قم، مركز الزهراء الإسلاميه، 1430ق) است كه در آن بيش از 800 عنوان نوشتهاى (كتاب و مقاله) كه نويسندگان شيعه و سنى در پاسخ به وهابيت نوشتهاند، معرفى شده است. در اين كتاب اكثر منابع فارسى معرفى نشده است. همچنين به نظر مىرسد مقالهها و پاياننامهها در دامنه بررسى مؤلف نبوده است. از ديگر آثارى كه برخى منابع فارسى و چاپ ايران در آن با توصيف معرفى شدهاند، كتابشناسى حج و زيارت نوشته مؤلف همين كتابشناسى (تهران، نشر مشعر، 1390) است كه در فصل شبههشناسى آن اطلاعات 130 مورد از كتبى كه در ايران در پاسخ به شبهات وهابيت منتشر شده، آمده است. البته در برخى مقالات و يا در پايان برخى از آثارى كه در نقد افكار و عقايد اين جريان نوشته شده است، عناوين و اطلاعات برخى از آثار مربوط به اين حوزه آمده است، كه هيچ كدام كامل و جامع نيست.
از جمله ضعفها در عرصۀ وهابيتشناسى، فقدان اطلاعرسانى مناسب و جامع است. اين نقصان، نخبگان و پژوهشگران را به سوى تأليف كارهاى تكرارى و بدون توجه به واقعيتها و مشكلات سوق مىدهد كه در صورت فعال شدن سامانههاى اطلاعرسانى، وضعيت پژوهش در اين عرصه سامان مىپذيرد و به تبع آن جامعه علمى از آن بهره خواهد برد. از اين رو، آگاهى پژوهشگران حوزه وهابيتشناسى و نيز حوزههاى مرتبط، از پژوهشهاى صورت گرفته درباره ابعاد وهابيت و به ويژه پژوهشهايى كه در راستاى پاسخ به شبهات اين فرقه است، ضرورت دارد.
كتابشناسى به عنوان يكى از مناسبترين مراجع در گردآورى، تنظيم و اشاعه منابع مكتوب