53
7. مصداقهاى حديث «دوازده خليفه» از ديدگاه شيعه و ديگران چه كسانياند؟
پيامبر(ص)، بارها ائمه پس از خودش را دوازده نفر شمرده است:
لا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش. 1
همواره دين تا برپايى قيامت برقرار است و بر شما [آن زمان] دوازده خليفه حكومت مىكنند كه همه آنان از قريشند.
علماى اهلسنت با تأكيد بر اينكه اين روايات، شرط قريشى بودن حاكم را بيان ميكنند، دو واكنش متفاوت در برابر شمار خلفاى مطرح شده در آنها داشتهاند. اين واكنشها از ناسازگارى درونمايه اين روايات، با تاريخ خلافت در اسلام سرچشمه مىگيرد. برخى از آنان انحصار شمار خلفا را در دوازده نفر منكر شده 2 و در تطبيق اين روايات اختلاف كرده و معاويه و يزيد و بنىمروان را نيز مصداقهايى از آن دوازده امامبه شمار آوردهاند 3، اما محققان آنان متوجه بودهاند كه اين روايات، معنايى جز انحصار خلفا در دوازده نفر ندارند؛ زيرا برداشتن عدد دوازده، اين روايات را بىمعنا ميسازد. روايات «جابر بن سمره»، بر برپايى دين اسلام و عزت جامعه مسلمان با آمدن دوازده خليفه دلالت مىكنند. همچنين در برخى از آنها مانند روايت پيشگفته، استمرار خلافت آن امامان تا قيامت پيشبينى شده است.