36جواب قاطع مرجع و فقيه سامراء رو به رو شد. ويلسون سپس با كمال پررويى حوادث جنوب ايران و دفاع اين مردم در برابر تجاوزات دولت انگليس را مورد بحث قرار داد و از ايشان خواست براى جلوگيرى از خونريزى بيشتر، مردم را به آرامش و عدم درگيرى با سربازان انگليسى دعوت كند. آيةالله شيرازى جواب داد: «ما در عراق هستيم و در اينجا با شما در مورد عراق صحبت مىكنيم و اين صحيح نيست من و شما كه از اوضاع ايران اطلاع نداريم، در مورد آنها دخالت بكنيم. مردم و علماى ايران به شؤون زندگى و وظايف اجتماعى خود آشناتر هستند» . 1
ويلسون با نااميدى از محضر فقيه سامرا خارج شد و در نامهاى به مسؤولين در لندن نوشت:
ميرزا محمدتقى شيرازى در سن پيرى و خرفتى به سر مىبرد و به وسيله عدهاى مالپرست كه بر ضد انگليس اقدام مىكنند، محاصره شده است.
او در خاطرات خود نيز مىنويسد:
آيةالله شيرازى غالباً به اسم تقوا و دين كارهايى را انجام مىدهد كه كاملاً از دين جدا و دور است. 2
قيموميت انگليس بر عراق
انقلاب عشرين يا انقلاب 1920 ميلادى در عراق، از آنجا آغاز شد كه در سال 1918 دولت انگلستان طى دستورى به ويلسون، حاكم وقت عراق از وى خواست تا رفراندمى ظاهرى برگزار كند و نظر مردم اين كشور را دربارهْ آينده سياسى عراق و تشكيل دولت عربى با حمايت و قيموميت انگلستان جويا شود. ويلسون بلافاصله وارد عمل شد. او از تمام استانداران در مناطق نهگانه عراق خواست تا در جلساتى با سران عشاير و قبايل و تطميع آنان، تدابيرى بينديشند و آراى مردم عراق را به نفع سياستهاى دولت انگليس سوق دهند.
به رغم مخالفتهايى كه از طرف علما و مردم ابراز مىشد، همهپرسى انجام گرفت. همزمان در كشورهاى لبنان، سوريه و فلسطين نيز كه قبلاً جزو دولت عثمانى بودند، اين همهپرسى تكرار شد. سرانجام در 25 آوريل 1920 در نشست «سن رِمو» در اروپا، قيموميت انگليس بر عراق و فلسطين و قيموميت فرانسه بر لبنان و سوريه اعلام شد و اين حكم در اول مه همين سال به ويلسون ابلاغ گرديد. او نيز آن را به طور رسمى به مردم عراق اعلام نمود و در بيانيهاى تحقيرآميز تأكيد كرد: دولت بريتانيا قبول زحمت فرمود كه عراق را به سوى پيشرفت و خير و سعادت هدايت و رهبرى كند! 3