14قرآن براساس ديدگاهها و هوا و هوسهاى خويش، قرآن را تحريف كردهاند.
در روايات، از چنين تحريفكنندهاى نكوهش شده است؛ چنانكه در كافى از امام باقر(ع) روايت شده كه در نامهاش به «سعد الخير» نوشت:
از جمله امورى كه در راستاى دورافكندن قرآن انجام دادند آن بود كه حروفش را نگاه داشتند و حدود آن را به تحريف كشاندند. آن را روايت نمودند، اما حق آن را رعايت نكردند. نابخردان از حفظ روايت آن مسرور و دانشوران از عدم رعايت حق آن، اندوهگين گشتند. 1
معناى دوم : كاسته يا افزوده شدن در حروف يا حركات، با حفظ اصل قرآن و فراموشنكردن آن، هرچند در ظاهر از ديگر قرآنها متمايز نباشد.
بهطور قطع چنين تحريفى در قرآن روى داده است. پيشتر 2 متواترنبودن قرائتها را براى شما ثابت كرديم؛ بدين معنا كه قرآنِ نازلشده با يكى از اين قرائتها سازگار است و قرائتهاى ديگر قرآن يا فزونى دارد يا كاهش.
معناى سوم: كاهش يا فزونى در يك يا دو كلمه، با حفظ خود قرآنِ نازلشده.
بهيقين در صدر اسلام و دوران صحابه چنين تحريفى واقع شده و مسلمانان اجماع دارند كه عثمان، بخشى از قرآنها را سوزاند و به فرماندارانش دستور داد غير از قرآنى كه خود گردآورده، همه را