87به كربلا آمده بودند، نزديك به ده ميليون نفر بودند و شمار زيادى از مردم مصره، مسافت ششصد كيلومترى اين شهر با كربلا را پياده طى كرده بودند. جالب اين كه پذيرايى اين جمعيت ده ميليونى، توسط مردم عراق، به صورت سنتى و در همان چادرهاى محلى (مضيف) انجام گرفت؛ اين در حالى است كه مراسم سالانه حج تمتع در مكه، حداكثر با حضور سه ميليون نفر برگزار مىشود.
سوتيتر:
. كسى كه به قصد زيارت امام حسين(عليه السلام) از منزلش خارج شود، اگر با پاى پياده باشد، خداى متعال، براى هر قدم او، يك ثواب مىنويسد و يگ گناه و بدى را نيز از وى مىزدايد.
. از نجف، غير از مردم عادى و معمولى، علما، فضلا و طلاب و حتى برخى از مراجع مثل آيةالله شاهرودى و ديگران (تا زمانى كه توان پيادهروى داشتند) نيز دسته دسته و گروه گروه، عازم كربلا مىشدند. حوزۀ نجف داراى چند قافلۀ رسمى معروف و بزرگ بود. در اين قافلهها، حدود چهل تا پنجاه نفر عضو ثابت بودند و تعدادى هم در هر مرتبه به آنان اضافه مىشدند
. در طول مسير، هر كجا براى استراحت توقف مىكرديم، آقاى مدنى چند حديث مىخواند و نكاتى اخلاقى مىگفت و گاهى يك بحث علمى مطرح مىكرد. در طويرج، او وضع روحى عجيبى داشت و شروع به صحبت كرد. نخست در فضيلت زيارت امام حسين(عليه السلام) سخنى گفت و حرم امام را به كعبۀ آمال و آرزوها تشبيه كرد و بعد فرمود: از اين جا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هروله كنان ادامه بدهيم. با اين كه او درد پا و كسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آيۀ «إِنَّ الصَّفٰا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰهِ» 1 را كه در مراسم حج ميان سعى و صفا خوانده مىشود، هروله كنان، مىخواند
. حاج آقا مصطفى خمينى هميشه ديوان شيخ محمدحسين غروى اصفهانى را همراه داشت و كنار دجله و فرات كه ديگر نزديك كربلا بود، به اسم كوچك مرا صدا زده، تا قسمتى از آن را بخوانم و به محض شروع، او مثل كسى كه بغضش بتركد، شروع به گريه مىكرد.
. اين عشاير از نظر اقتصادى چندان وضع مطلوبى نداشتند و كنار فرات، هر كدام مقدار اندكى برنجكارى مىكردند و غذاهايشان هم اغلب برنج و ماست بود و خورش ديگرى نداشتند و با اين همه، نسبت به زائران حسينى و طلاب، بسيار سخاوتمندانه رفتار مىكردند و از هيچ چيز مضايقه نمىكردند