565. شكسته شدن يأس و رفع غم و تخليۀ عقدههاى روحى؛ با گريه و مناجات باخدا و يافتن نشاط و آرامش باتوجه به توسل وشفاعت و تقرب جستن به درگاه خدا.
6. حضور در مزارها باآن اجتماعات، نمادى از قدرت و عظمت وعامل وحدت دينى و ملى و بر طرف كنندۀ اختلافات و كدورتهست.
7. زمينه پاكى و كاهش جرائم وآسيبهاى اجتماعى را فراهم مىكند.
8. زمينهاى جهت توسعۀ اقتصادى، به ويژه توليد كالاهاى فرهنگى و همچنين عامل انفاقها و رفع فقر و محرومىها مىباشد.
9. زيارتها زمينهساز آشنايى بيشتر با معارف دينى و مفاخر تاريخى و رشد دانش و فرهنگ مكتبى است.
10. تبديل شدن زيارتگاهها به مراكز فرهنگى و تأسيس حوزههاى علميه؛ به طورى كه از آغاز در كنار مزار رسول خدا (صلىالله و عليه وآله) اين كار آغاز شد و زمان امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) هزاران دانشجو از سراسر بلاد گرد مىآمدند و به تعليم علوم اسلامى مىپرداختند و نيز بيدارگرىهاى فاطمه زهرا (سلام الله عليها) از كنار قبر پيامبر (صلىالله و عليه وآله) آغاز و همچنين فعاليتهاى سياسى و مبارزاتى ضدظلم و استعمار - در كنار اين مراكز صورت مىگرفت و از كنار مزار حضرت على(عليه السلام) وحوزههاى علميۀ نجف و سامراء جنگ برضداستعمار بريتانياى كبيرشكل گرفت و فتواى تاريخى ميرزاى شيرازى و تحريم تنباكو كه انگليس را به زانو در آورد و حادثۀمسجد گوهر شاد و همچنين قيام عظيم امام خمينى(ره) از مدرسه فيضيه همه در كنار اين قبور منور و مقدس صورت گرفتند.
مرز توحيد و شرك
اتهام شرك بدعت به هر حركتى و هر نوع احترام و آدابى، دور از منطق وخرداست؛ زيرا حد شرك در قرآن وسنت بيان شده است. قرآن مجيدپيروان خود را از قضاوت عجولانه و زدن اتهام بىجا، نسبت به ديگران منع نموده مىفرمايد:
و لا تقولوا لمن القى اليكم السلم لست مؤمناً تبتغون عرض الحيوة الدنيا 1
به كسانى كه اظهار اسلام مىكنند (و از صلح و سلام سخن مىگويند)، نگوييد مؤمن نيستيد؛ تا از سرمايۀ ناپايدار دنيابهره و غنيمتى به دست آيد».
پيامبر اكرمصلى الله وعليه و آله وقتى حضرت على(عليه السلام) را براى فتح قلعههاى خيبر فرستاد؛ درپاسخ علىعليهالسلام كه پرسيد: حد نبرد با آنان چيست؟ فرمود:
قاتلهم حتى يشهدوا ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله فاذا فعلوا ذلك فقدمنعوا منك دمائهم واموالهم الا بحقهم و حسابهم على الله؛ 2 با آنها پيكار كن؛ تا آن جاكه شهادتين رابگويند دراين صورت، جان و مالشان مصون و محترم است؛ مگر موردى كه جان و مالشان به حق گرفته شود و حسابشان باخداست.