48برخى ديگر در بين مردم معروف هستند كه كنار قبر على(عليه السلام) و كنار قبر امام حسين(عليه السلام) و مسجد حنّانه، جزء اين مقامات است؛ اگر چه اين موارد جزء مقامها به حساب نيامدهاند.
1. مقام امام صادق(عليه السلام) در مسجد سهله
در وسط مسجد سهله مكانى كه معروف به مقام امام صادق(عليه السلام) است. و ممكن است اين جا همان مكانى باشد كه امام با بشار مكارى، براى آزادى يك زن زندانى در كوفه به آن جا رفته و درخواست آزادىاش را از خدا كرده بود.
بشار مكارى مىگويد:
- روزى - در كوفه بر امام صادق(عليه السلام) وارد شدم كه طبقى از رطب در مقابل او بود و از آن تناول مىكرد و به من فرمود: نزديك بيا و تناول كن. عرض كردم:
گواراى وجود باشد؛ فدايت گردم؛ حال كه مىآمدم، حادثهاى مرا سخت آزار داده، قلبم را به درد آورده و غيرتم را تحريك كرد.
امام فرمود: به حقى كه بر تو دارم، از تو مىخواهم كه پيش بيايى و از اين رطب تناول كنى. بشار مىگويد: به خواست حضرت نزديك رفته، مقدارى از آن رطب را تناول كردم. امام فرمود: حال ماجراى خود را نقل كن. عرض كردم: مأمورى را ديدم كه بر سر بانويى مىزد و او را به سوى زندان مىبرد و او نيز با صدايى بلند فرياد مىزد: «المستغاث بالله و رسوله» و كسى به فكر آزادىاش از دست جلادان نبود. امام صادق(عليه السلام) فرمود: چرا با او چنين رفتارى مىكردند؟ بشار گويد:
شنيدم كه مردم مىگفتند: او به هنگام رفتن، پايش گير كرد و برزمين افتاد و در آن حال گفته بود: «لعن الله ظالميك يا فاطمه؛ خدا لعنت كند كسانى كه به تو ظلم كردهاند؛ اى فاطمه! و همين سبب شد كه اين گونه با او رفتار كردند. بشار مىگويد:
پس امام از خوردن رطب دست كشيده، آن قدر گريه كرد كه دستمال و محاسن شريف و سينۀ مباركش پر از اشك شدند؛
سپس فرمود: اى بشار! برخيز با هم به مسجد سهله برويم و از خداوند، آزادى اين زن را بخواه و همزمان به يكى از ياران خود دستور داد تا به سوى كاخ خليفه رفته، بر درب كاخ بماند و آن جا را رها نكند؛ تا فرستادۀ امام نزدش بيايد و اگر خبرى از آن زن به دستش رسيد، به سوى مسجد سهله برود.
بشار مىگويد: به سوى مسجد سهله به راه افتاديم و هر يك از ما دو نفر، دو ركعت نماز خوانده، سپس امام صادقعليهالسلام دست خود را به سوى آسمان بالا برده،