35عقل، شرع و وجدان هر انسان منصفى حكم مىكند كه نجات آن زن واجب است، هر چند لازمهاش لمس كردن بدن نامحرم باشد.
گرفتن حق گمرك در عقيدۀ وهابىها و غير وهابىها حرام است، ليكن وهابىها مىگويند: اگر امام مسلمين از گرفتن آن صرفنظر كرد، به وظيفۀ واجب خود عمل كرده است و اگر از نگرفتن آن امتناع ورزيد و حتماً خواست آن را بگيرد، مخالفت با او جايز نيست و بر همه واجب است از او اطاعت كنند و شقّ عصاى مسلمين ننمايند.
علامه سيد محسن امين عاملى رحمه الله در كتاب كشفالارتياب به اينجا كه مىرسد، مىنويسد: اگر وحدت مسلمانها تا اين اندازه اهميت دارد كه جايز نيست آن را فداى يك عمل حرام كنند و جايز نيست به خاطر آن، شق عصاى مسلمين نمايند، چون مفسدۀ اختلاف ميان مسلمانها بيشتر از مفسدۀ گرفتن گمرك است، پس بر وهابىها واجب بود براى حفظ وحدت مسلمانها متعرض قبور ائمۀ مسلمين نشوند و با تخريب آنها، قلوب ميليونها مسلمان را، كه عاشق آنها هستند داغدار و جريحهدار ننمايند. آيا مفسدۀ تخريب قبور ائمه عليهم السلام كه موجب تشتت و تفرقۀ مسلمانها شد و تخم عداوت و دشمنى را ميان آنها پاشيد و صدها مفسدۀ فرهنگى، سياسى و غيره به وجود آورد، مهمتر و بيشتر از مفسدۀ بناى بر قبور نبود؟! اين مفسده بسيار بزرگتر، وحشت انگيزتر و براى دلهاى