18675، 698 و مولف كامل بهايى منسوب كرده است. دانش پژوه اين كتاب را جز الفصيح يا المنهج مى داند كه صاحب رياض نسخه اى از آن را در اصفهان ديده است زيرا در «معتقد» اصول و فروع هر دو آمده است. در نهايت دانش پژوه مى گويد با اين كه مطمئن است اين كتاب از طبرسى نيست، اما نتوانسته است در نسبت آن به عمادالدين طبرى به يقين برسد (مقدمه معتقد الاماميه، ص شانزده). شايد به دست آمدن نسخه ديگرى از معتقد الاماميه كه در كتابخانه مجلس (ج 433/7 430 تحت عنوان فقه) است بتواند مسأله را بهتر روشن كند. عجالتا براى مؤلف اين سطور ترديدى نيست كه معتقد الاماميه كار عماد طبرى است و اين از مقايسه بسيارى از استدلالها و حتى برخى از نثرها كاملا مشهود است. فقط يك نمونه در اينجا ذكر مى شود. وى در معتقد الاماميه: 139 در تعليل چگونگى رواج مذهب سنت و عدم رواج مذهب شيعه، از جمله پس از اشاره به ظلم امويان در حق على و آل او مى نويسد: چون ملك بنى اميه بسر آمد سنه اثنين و ثلاثين و مائة و ملك با بنى عباس افتاد، ايشان نيز عداوت آل رسول برگرفتند سبب مملكت را و بگوناگون كشتن چنان كه در مقاتل الطالبيين معروف است.
عماد در اخبار و حكايات: 17 مينويسد: و بعد از او بنى اميّه هشتاد سال در شرق و غرب، شيعه را مى كشتند و لعنت خاندان رسول مى كردند. و بعد از ايشان بنى العبّاس مسلّط شدند، و هشت امام را به زهر بكشتند، و ساداتاهل بيت را زنده در ديوار مى گرفتند، و هر خليفهاى پنج هزار و شش هزار تا به دوازده هزار مى كشتند، چنان كه در كتاب مقاتل الطالبيه مكتوب آمد.
شبيه همين عبارات به عربى در اسرار الامامه هم در تعليل همان مسأله آمده است.
3. رساله الاربعين كه به همت دانشمند گرامى استاد نجيب مايل هروى در مجله مشكوة شماره 12 - 13چاپ شده است. استاد مايل تلاش كرده است تا شرح حال جامعى براى عماد بنگارد. طبرى كه اين اثر را در اصفهان نگاشته