33از حديث ديگرى به دست مىآيد كه اگر انسان نمازش را با ازدحام در مسجدالحرام بخواند اشكالى ندارد، اما نماز خواندن در مكانهاى پررفت و آمد و شلوغ غير از مكه كراهت دارد. امام ابىجعفر عليه السلام فرمود:
«إِنَّمَا سُمِّيَتْ مَكَّةُ بَكَّةَ لِأَنَّهُ يَبْتَكُّ فِيهَا الرِّجَالُ وَ النِّسَاءُ وَ الْمَرْأَةُ تُصَلِّي بَيْنَ يَدَيْكَ وَ عَنْ يَمِينِكَ وَ عَنْ يَسَارِكَ وَ مَعَكَ وَ لاَ بَأْسَ بِذَلِكَ وَ إِنَّمَا يُكْرَهُ فِي سَائِرِ الْبُلْدَانِ» . 1
«بدين سبب مكه بكه ناميده شد، چون مردان و زنان در آنجا ازدحام مىكنند، اگر زنى پيش رو، در سمت راست و در سمت چپ (و پشت سر) و با تو نماز بگذارد، اشكالى ندارد. نماز خواندن در جاى شلوغ در شهرهايى غير از مكه كراهت دارد.»
ب: يكى ديگر از معانى «البكّ» گردن زدن است؛ از اينرو مكه را بكه ناميدهاند كه هر ظالم و ستمگرى كه در اين شهر مرتكب ظلم و ستم مىشد، گردن او را مىزدند. اين مضمون در روايتى هم بيان شده است:
«كَانَتْ تُسَمَّى بَكَّةَ لِأَنَّهَا تَبُكُّ أَعْنَاقَ الْبَاغِينَ إِذَا بَغَوْا فِيهَا...» . 2
«از اينرو به مكه بكه گفتهاند چون هر گاه ظالمى در آنجا طغيان مىكرد، گردن او را مىزدند.»
ج: در بعضى روايات هم نقل شده كه مكه به تمام شهر (قريه) گفته مىشد و بكه مكانى است كه خانۀ خدا در آن قرار دارد.
د: بيشترين معنايى كه در روايات براى بكه بيان شده و به عنوان وجه تسميه در نظر گرفته شده است، گريه كردن مردم در مكه است؛ زيرا ممكن است واژه بكه از «بكاء» به معناى گريه كردن مشتق شده باشد. امام صادق عليه السلام در جواب اين سؤال كه چرا مكه را بكه