78است. 1
در اينجا از يادآورى نكتهاى ناگزيريم و آن اينكه:
آيا پيامبر صلى الله عليه و آله در كاروان قريش به عنوان «اجيرِ خديجه» شركت نمود، يا كار به صورت ديگر بود و آن اينكه:
پيامبر صلى الله عليه و آله ، قرارداد بست كه در منافع كالاهاى بازرگانى سهيم گردد، و جريان به صورت عقد «مضاربه» انجام گرفت.
مقام و موقعيت بيتِ هاشمى، عزت نفس و مناعت طبع پيامبر صلى الله عليه و آله ، ايجاب مىكند كه جريان به صورت دوم انجام گيرد، نه به صورت اجيرى و اين مطلب را دو چيز تأييد مىكند:
اولاً: در پيشنهاد ابو طالب، كلمهاى كه حاكى از «اجير شدنِ» برادرزادهاش باشد، نيست. بلكه او با ديگر برادرهاى خود قبلاً چنين مذاكره كرد و گفت: برخيزيم برويم خانۀ «خديجه» از او بخواهيم كه مالى در اختيار «محمد» بگذارد، تا او با آن تجارت كند. 2
ثانياً: يعقوبى، در تاريخ خود مىنويسد: هرگز پيامبر صلى الله عليه و آله در طول عمر خود اجيرِ كسى نگرديد. 3
كاروان «قريش» آمادۀ حركت شد. كالاهاى بازرگانى «خديجه» نيز در آن ميان بود. در اين هنگام «خديجه»، شترى راهوار و مقدارى كالاى گرانبها در اختيار وكيل خود گذارد، و ضمناً به دو غلام خود دستور داد، كه در تمام مراحل كمال ادب را به جا آورند، و هر چه او انجام داد، ابداً اعتراض ننمايند و در هر حال مطيع او باشند.
بالاخره كاروان به مقصد رسيد و همگى در اين مسافرت سودى بردند، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله بيش از همه سود برد؛ و چيزهائى نيز، براى فروش در بازار «تهامه» خريد.