76شخصيتى كه بايد با ابو جهلها و ابو لهبها مبارزه كند، و از افراد زبون كه اندازۀ شعور و ادراك آنها، اين بود كه در برابر هر سنگ و چوبى خاضع مىشدند؛ افرادى بسازد كه در برابر هيچ ارادهاى، جز ارادۀ حق خاضع و تسليم نشوند، بايد مدتها از راههاى گوناگون، درسِ صبر و شكيبايى را بياموزد.
علتِ ديگر:
در اينجا، علت ديگرى نيز براى اين كار مىتوان يادآورى كرد و آن اينكه:
براى آزادمردى كه در عروق او خون غيرت و شجاعت مىگردد؛ ديدنِ مناظر زورگوئى زورمندان قريش و تظاهر آنان به ناپاكى، سخت و گران مىباشد. روىگردانىِ جامعۀ مكه، از پرستش حق، طواف آنان در اطرافِ بتهاى بىروح، بيش از هر چيز براى يك شخص فهميده ناگوار است. از اين جهت، پيامبر صلى الله عليه و آله مصلحت را در اين ديد كه مدتى در گوشۀ بيابانها، دامنۀ كوهها، كه طبعاً از اجتماع كثيف آن روز دور مىگشت به سر برد، تا از آلام روحى كه معلول اوضاع رقتبار محيط آن روز بود، آسوده شود.
البته اين مطلب، نه به اين معنى است كه مردِ متّقى بايد در برابر فساد سكوت برگزيند و فقط حساب زندگى خود را از آنان جدا سازد؛ بلكه از آنجا كه پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا مأمور به سكوت بود، و زمينۀ «بعثت» فراهم نگشته بود، از اين جهت يك چنين روشى را برگزيد.
علت سوم:
اين كار فرصتى بود براى مطالعۀ صفحۀ زيباى آسمان، و اوضاع ستارگان، دقت در آيات تكوينى و انفسى كه همگى نشانههاى وجود او مىباشند.
قلوب پيامبران، با اينكه از آغاز آفرينش با مشعل فروزان توحيد روشن مىباشد؛ ولى خود را از مطالعه در آيات الهى و عوالم هستى بىنياز نمىديدند، و از همين طريق به آخرين درجات يقين و ايمان نائل مىگرديدند و به ملكوت