22اينك براى روشن ساختن ارزش معارف اسلام، نمونههايى را در اينجا مىآوريم:
1 - آتشافروزى براى آمدن باران
شبه جزيرۀ عربستان، در بيشتر فصول با خشكى روبرو است. مردم آنجا براى آمدن باران، چوبهايى را از درختى به نام «سلع» و درخت زودسوز ديگرى، به نام «عشر» گرد مىآوردند و آنها را به دم گاو بسته، گاو را تا بالاى كوه مىراندند. سپس چوبها را آتش زده، به جهت وجود موادِ محترقه در چوبهاى «عشر»، شعلههاى آتش از آنها بلند مىشد و گاو بر اثر سوختگى شروع به دويدن و اضطراب و نعره زدن مىكرد؛ و آنان اين عمل ناجوانمردانه را، به عنوانِ يك نوع تقليد و تشبيه به رعد و برق آسمانى انجام مىدادند. شعلههاى آتش را به جاى برق، و نعرۀ گاو را به جاى رعد، محسوب مىداشتند، و اين عمل را در نزول باران مؤثر مىدانستند.
2 - اگر گاو ماده آب نمىخورد، گاو نر را مىزدند
گاوهاى نر و ماده را براى نوشيدن آب، كنار جوى آب مىبردند، گاهى مىشد كه گاوهاى نر، آب مىنوشيدند ولى گاوهاى ماده لب به آب نمىزدند، آنان تصور مىكردند كه علتِ امتناع، همان وجود ديوها است كه در ميان شاخهاى گاو نر جا گرفتهاند و نمىگذارند گاوهاى ماده آب بنوشند و براى راندن ديوها به سر و صورت گاوهاى نر مىزدند. 1
3 - شترى را در كنار قبرى حبس مىكردند، تا صاحب قبر هنگام قيامت پياده محشور نشود
اگر مرد بزرگى فوت مىكرد، شترى را در كنار قبر او در ميان گودالى حبس