21
خرافات در عقايد عرب جاهلى
عقايد تمام ملل و جامعههاى جهان، روز طلوع و ستاره اسلام، با انواعى از خرافات و افسانهها آميخته بود، و افسانههاى يونانى و ساسانى بر افكار مللى كه مترقىترين جامعۀ آن روز به شمار مىرفتند؛ حكومت مىكرد. و هماكنون در ميان مللِ مترقى شرق، خرافههاى زيادى وجود دارد؛ كه تمدّنِ كنونى نتوانسته آنها را از قاموس زندگى مردم بردارد.
تاريخ، براى مردم شبه جزيره، خرافه و افسانههاى زيادى ضبط كرده است، و نويسندۀ كتاب «بلوغ الارب فى معرفة احوال العرب»، 1 بيشتر آنها را در همان كتاب، با يك سلسله شواهد شعرى و غيره گرد آورده است. انسان پس از مراجعه به اين كتاب و غير آن، با انبوهى از خرافات روبرو مىگردد كه مغز عرب جاهلى را پر كرده بود. و اين رشتههاى بىاساس، يكى از علل عقبافتادگى اين ملت، از ملل ديگر بود. بزرگترين سد، در برابر پيشرفت آيينِ اسلام، همان افسانهها بود؛ و از اين جهت پيامبر صلى الله عليه و آله با تمام قدرت مىكوشيد كه آثار «جاهليت» را، كه همان افسانه و اوهام بود از ميان بردارد. هنگامى كه «معاذ بن جبل» را به يمن اعزام نمود، به او چنين دستور داد:
«وَ أَمِتْ أَمْرَ الجاهِليَّةِ إلّا ما سَنَّهُ الإسلام وَ أظهِرْ أَمرَ الإسلامِ كُلَّهُ صَغِيرَهُ وَ كَبيرَهُ» 2
«اى معاذ، آثار جاهليت و افكار و عقايد خرافى را، از ميان مردم نابود كن، و سنن اسلام را كه همان دعوت به تفكر و تعقل است، زنده نما.»
او در برابر تودههاى زيادى از عرب كه ساليان درازى افكار جاهلى و عقائد خرافى بر آنها حكومت كرده بود؛ چنين مىگفت:
«كلّ مأثرة في الجاهليّة تحت قدمي» 3 يعنى: با پديد آمدن اسلام، كليۀ مراسم و عقايد و وسايل افتخارِ موهوم، محو و نابود گرديد و زير پاى من قرار گرفت.