26پدرم بيافكنيد تا بينايى خويش را بازيابد». و در ادامه مىفرمايد:
فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِيرُ أَلْقٰاهُ عَلىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً؛ 1 يعنى: «چون بشارتدهنده آمد آن پيراهن را بر چهرۀ يعقوب افكند و وى بينايى خويش را باز يافت».
در اين دو آيه تبرّك و استشفاء به پيراهن يوسف(ع) و تأثير مبارك و شفابخش آن مورد تأييد قرار گرفته است.
همچنين، قرآن كريم از متبرّك بودن برخى مكانها و مبارك بودن اولياى خدا خبر مىدهد. به عنوان نمونه، دربارۀ مكّه و مسجد الحرام مىفرمايد:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّٰاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبٰارَكاً وَ هُدىً لِلْعٰالَمِينَ؛ 2 يعنى: «همانا نخستين خانهاى كه براى مردم نهاده شد همانى است كه در مكّه مبارك و هدايتى براى جهانيان است». و دربارۀ قدس شريف مىفرمايد:
اَلْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بٰارَكْنٰا حَوْلَهُ؛ 3 يعنى: «مسجد الأقصايى كه پيرامون آن را بركت داديم». و دربارۀ سرزمين لوط (ع) 4 و سرزمين سليمان (ع) 5 نيز