37او و فرزندانش خارج نمىشود.» 1
4 - محمّد فريد وجدى مىنويسد: «به كسانى كه على عليه السلام را امام دانسته و از او پيروى كردهاند و امامت را خارج از اولاد او نمىدانند، شيعه اطلاق مىشود. اينان معتقدند كه امامت قضيهاى مصلحتى نيست تا امّت به اختيار خود كسى را به عنوان امام معرفى كنند، بلكه ركن و پايهاى از اركان دين مىباشد. به همين جهت بايد رسول خدا صلى الله عليه و آله به صراحت، امام پس از خود را معرفى نمايد. از معتقدات ديگر شيعه اين است كه آنان امامان را از گناهان كبيره و صغيره معصوم دانسته و مىگويند: انسان در گفتار و رفتار بايد تولّى و تبرّى را رعايت كند، مگر اين كه از دشمن ظالم بترسد كه در آن حال مىتواند تقيه نمايد.» 2
5 - فيروز آبادى مىگويد: «اين اسم (شيعه) بر هر كسى كه ولايت على و اهل بيت عليهم السلام را قبول نموده است، غلبه پيدا كرده، تا جايى كه اسمّ خاصّ آنها قرار گرفته است.» 3
6 - ابوالحسن اشعرى مىگويد: «به شيعيان، به اين جهت شيعه اطلاق مىشود كه از علىّ عليه السلام پيروى نموده و او را بر ساير اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله مقدّم مىدارند.» 4
7 - پطرس بستانى مىگويد: «شيعه يكى از گروههاى بزرگ اسلامى است. آنان كسانى اند كه معتقدند به اين كه امامت پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله به نصّ جلّى يا خفّى به علىّ عليه السلام رسيده است و اين منصب از او و اولادش خارج نمىشود.» 5
8 - دكتر ناصر بن على عائض حسن الشيخ - از نويسندگان وهابى - مىگويد: «كلمۀ شيعه، معناى اصطلاحى خاصّى به خود گرفته و به كسانى اطلاق مىشود كه امامت را از مصالح عمومى نمىدانند تا نظر امّت در آن معتبر باشد، بلكه آن را ركنى از اركان دين