36پيشيناند كه در مخالفت با پيامبرانشان همانند مشركان و كافران عصر رسالت بودهاند. 1
2 - متابعت و پيروى از ديگرى: در «قاموس المحيط» آمده است: «شيعۀ رجل، اتباع و انصار اوست». 2 پيروى از عقيده و راه و رسم ديگرى معمولاً با محبت و دوستى همراه است. در كاربرد واژۀ شيعه نيز اين معنا مراد است؛ چنان كه قرآن كريم در مورد فردى قبطى كه از هواداران و پيروان حضرت موسى عليه السلام بود فرموده است: فَاسْتَغٰاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ؛ 3«در آن حال آن شخص شيعه از موسى دادخواهى و يارى عليه دشمن خواست.»
از دو معناى يادشده معناى دوم شناخته شدهتر و معروفتر است و هرگاه قرينهاى در ميان نباشد، همين معنا اراده خواهد شد؛ چنان كه در كتب لغت و تفسير نيز اين معنا بيشتر مورد توجه واقع شده است.
مفهوم شيعه در اصطلاح
مورّخان و محقّقان در ملل و نحل عنوان شيعه را به طور مطلق بر شيعۀ دوازده امامى اطلاع مىكنند كه در ذيل به برخى از اين كلمات اشاره مىكنيم:
1 - شهرستانى مىگويد: «به كسانى كه فقط از علىّ عليه السلام پيروى نموده و امامت و خلافت او را به سبب نصّ و وصيّت پذيرفتهاند، شيعه اطلاق مىشود.» 4
2 - ابن خلدون مىنويسد: «شيعه در لغت به معناى همراه و پيرو است، امّا در عرف فقيهان و متكلّمان به پيروان علىّ و اولاد او عليهم السلام اطلاق مىشود.» 5
3 - مير سيد شريف جرجانى مىنويسد: «شيعه به كسانى گفته مىشود كه از علىّ عليه السلام پيروى نموده و امامت او را پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله پذيرفتهاند و معتقدند كه امامت از