53كرده است:
از «قتاده» نقل است كه گفت: «رسول خدا(ص) «خالد بن وليد» را به «شِعبِ يسقام» فرستاد تا بُتِ «عُزّى» را بشكند. خادم بت به او گفت: اى خالد، من تو را از شكستن اين بت بر حذر مىدارم؛ زيرا او قدرتى دارد كه هيچ چيز در برابر او تاب مقاومت ندارد. خالد جلو رفت و با تيشه، بينى آن بت را خرد كرد. 1
چنانكه مىبينيم، عبارت راويان نيز تصريح در اين معنا است كه مشركان معتقد بودند آن بت به خودى خود داراى نيرويى بوده است، نه از راه كمك گرفتن از يك نيروى ديگر.
3. «سهيلى» در بيان مبدأ قصۀ بت و بتپرستى در قوم نوح و روايت «بخارى» از اين جريان مىنويسد:
و طبرى همين جريان را ذكر كرده و افزوده كه: «سُواع»، پسر «شيث» و «يغُوث»، پسر «سواع» بود همچنين «يعُوق» و «نَسر» كه چون هر كدام از